سه شنبه / ۲۰ آذر / ۱۴۰۳ Tuesday / 10 December / 2024
×

دکتر سیدحسن امامی، امام جمعه تهران در سال‌های پیش از انقلاب، و یکی از مهمترین حقوقدانان معاصر ایران است. وی روحانی و مجتهدی مسلم بود که در خانواده‌ای معروف از روحانیون متنفذ به دنیا آمده بود و پدرانش، یکی پس از دیگری، همگی امام جمعه بودند و مناسبات نزدیکی با دربار شاهان داشتند. امامی علاوه بر درجه اجتهاد، به دانشگاه لوزان سوئیس رفته و دکتری حقوق گرفته بود. وی در عالم سیاست نیز همواره طبعی محافظه‌کار داشت و نزدیکی و ارتباطش با محمدرضاشاه پهلوی باعث شد که اسلام‌گرایان از وی روی برگردانند؛ تا جایی که در محافل انقلابی از وی با عنوان «آخوند درباری» یاد می‌شد.

  • کد نوشته: 1369
  • ۱۴۰۳-۰۶-۲۵
  • بدون دیدگاه
  • برچسب ها

    سیدحسن امامی؛ روحانی برجسته یا آخوند درباری؟

    رویداد۲۴ | «دکتر سیدحسن امامی که امام جمعه تهران هم بود، انسان و استادی است که قدرش شناخته نشده است. او حقوقدان برجسته‌ای بود که در سوئیس حقوق خوانده بود و هنوز که هنوز است شش جلد کتابی که در شرح حقوق مدنی ایران تالیف کرده است، پس از ۶۰ سالی که از تالیف آن می‌گذرد، اثری معتبر است. می‌توان گفت که در قلمرو حقوق مدنی، پیش از انقلاب فرهنگی، یک نظریه‌ی حقوقی ایرانی در حال تکوین بود. به نظر من، سابقۀ آشنایی حقوقدان‌هایی مانند سیدحسن امامی با اصول و قواعد فقه این امکان را به آنان می‌داد که آن دو علم را با توجه به نظریه‌های حقوق جدید بفهمند و آن را در تفسیر قانون مدنی ایران به کار بگیرند. البته، تا جایی که من می‌توانم بدانم، هنوز ارزیابی علمی دقیقی از تحول اندیشه حقوقی، از حقوق مدنی منصورالسلطنه و علی شایگان تا ناصر کاتوزیان و دیگر مفسران متاخر قانون مدنی ایران انجام نشده است، اما می‌توان گفت که با حقوق مدنی سیدحسن امامی گامی بزرگ در جهت تدوین نظریه‌ای برای شاخه‌ای حقوق خصوصی ایران، در استقلال آن از حقوق شرع، برداشته شد، با کاتوزیان و نیز برخی از مفسران متاخر قانون مدنی بازگشت دیگری به منابع شرع صورت گرفت.» سیدجواد طباطبایی

    زندگی و تحصیلات سیدحسن امامی

    سیدحسن امامی در سال ۱۲۸۱ هجری شمسی در تهران به دنیا آمد. وی از خاندان خاتون‌آبادی بود و پدرانش نسل اندر نسل، از دوران صفویه تا اواخر پهلوی، امام جمعه‌ی اصفهان و تهران و همچنین معتمد دربار بودند. پدر سیدحسن امامی امام جمعه بود و به همین دلیل پس از تحصیلات مقدماتی در مدرسه پروکیمنیاژ که توسط روس‌ها اداره می‌شد، برای فراگیری علوم فقهی و دینی، ادبیات عرب، منطق و سایر علوم سنتی به حوزه علمیه نجف رفت و به درجه اجتهاد رسید. امامی پس از مدتی به سوئیس رفت و پس از پنج سال اقامت و تحصیل در رشته حقوق خصوصی در دانشکده حقوق دانشگاه لوزان، در سال ۱۳۱۲ با ارائه رساله خود با عنوان «اساس قضائی مهر در فقه شیعه اسلامی» موفق به اخذ درجه دکترای حقوق شد.

    سیدحسن امامی؛ روحانی برجسته یا آخوند درباری؟

    امامی در سال ۱۳۱۳ به ایران بازگشت و در مدرسه عالی حقوق و دانشکده معقول و منقول به تدریس تاریخ حقوق و حقوق اسلام پرداخت. در سال ۱۳۱۷ در تشکیلات دادگستری نوین به شغل قضائی منصوب شد. در سال ۱۳۲۳ ریاست کل دادگاه‌های شهرستان تهران را برعهده گرفت و در سال ۱۳۱۷ در دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران به تدریس حقوق ثبت اسناد و اصول محاکمات حقوقی در مقاطع مختلف پرداخت. در سال ۱۳۳۶ دروس حقوق مدنی و شرح قانون مدنی، به درخواست دانشجویان که به کتاب‌های مدون حقوق مدنی دسترسی نداشتند، برای تهیه کتابی در این زمینه به لوزان سوئیس سفر کرد. با فراغتی که در این سفر به دست آورد، شش جلد کتاب حقوق مدنی را بر اساس یادداشت‌ها، جزوه‌ها، کتاب‌های فقهی و حقوقی و منابع دیگر به رشته تحریر درآورد. این کتاب‌ها تاکنون بار‌ها تجدید چاپ شده و هنوز یکی از منابع اصلی تدریس حقوق مدنی هستند و همچنین در دوره‌های کارآموزی وکالت دادگستری و مشاوره حقوقی و قضاوت به کار می‌روند. دکتر ناصر کاتوزیان، حقوقدان برجسته، مواجهه خود با دکتر حسن امامی را چنین توصیف می‌کند: «امامی که محبوب همگان بود و به ویژه من وامدار تشویق‌ها و مهربانی‌های او هستم. در آن سال هنوز دوره حقوق مدنی ایشان نوشته نشده بود. ما گام نخستین را از دکتر امامی آموختیم. به همین جهت دکتر امامی را باید پیشگام نهضت قانون‌گرایی در این شعبه حقوق شمرد. گذشته از مقام شامخ علمی، وی مردی بلند نظر و مهربان بود. در راهرو‌های دانشکده قدم می‌زد تا پاسخ دانشجویان را بی‌ریا بدهد. او از تمام نفوذ و اعتبار خود در دستگاه‌های دولتی به سود مستمندان و گرفتاران سیاسی و اجتماعی استفاده می‌کرد. تواضع را به حد کمال داشت و پیوسته در راه خیر گام بر می‌داشت.»


    بیشتر بخوانید: سیدجمال الدین اسد آبادی ؛ پدر اسلامگرایی رادیکال


    امامی سال‌ها در دانشگاه تهران تدریس کرد و در مقطعی ریاست گروه حقوق را بر عهده داشت. همچنین به عنوان استاد ممتاز دانشگاه تهران انتخاب شد و در سال نهایتا در سال ۱۳۴۷ به درخواست خود بازنشسته شد.

    فعالیت‌های سیاسی

    امامی در سال ۱۳۲۳ ریاست کل دادگاه‌های شهرستان تهران را بر عهده گرفت و در سال ۱۳۳۱ به عنوان نماینده مهاباد وارد مجلس هفدهم شورای ملی شد. وی پس از ورود به مجلس به ریاست مجلس هفدهم برگزیده، اما ریاست وی در عرض مدتی کمتر از یک ماه به پایان رسید. دلیل این امر قضایای ۳۰ تیر و نزاع شاه و مصدق بود. امامی که در عالم سیاست شدیدا محافظه‌کار بود از سمت خود کناره گیری کرد و به اروپا رفت. امامی پس از این واقعه وارد مناصب رسمی سیاسی نشد، اما همچنان رابطه‌ی خوبی با شاه داشت. امامی در جریان تاج‌گذاری محمدرضاشاه که در سال ۱۳۴۶ رخ داد نقش فعالی داشت. وی شخصا از شعرایی که در رسای شاه شعر سروده بودند تشکر کرد و گفت «با این گرفتاری که همه داریم خوب است که اشعار میهنی و شاه دوستانه سروده شود.» دکتر امامی همچنین در مراسم تاجگذاری خطبه‌ای قرائت کرد، قرآن مجید را به شاه داد و محمدرضا شاه پهلوی نیز بعد از بوسیدن قرآن آن را دوباره به حسن امامی برگرداند.

    سیدحسن امامی؛ روحانی برجسته یا آخوند درباری؟

    امامی از سال ۱۳۲۴ تا ۱۳۵۷ و سقوط حکومت پهلوی امام جمعه تهران بود. در طی این سال‌ها در تمام مراسم رسمی، مانند تاج‌گذاری و همچنین در هنگام سفر‌های رسمی شاه، برای بدرقه کردن وی، حضور داشت. دکتر امامی به دلیل نزدیکی به دربار هیچگاه از سوی محافل مذهبی به عنوان یک چهره مذهبی شناخته نشد. مقام او به عنوان امام جمعه، یک مقام سیاسی محسوب می‌شد. بسیاری وی را «امام لندنی» لقب داده بودند. حتی در سال ۱۳۲۷ امامی را ترور کردند که از این ترور جان سالم به در برد، اما مدتی توان راه رفتن نداشت.

    چین به‌جای آمریکا

    جالب اینجاست که با وجودی که دکتر امامی درباری و شاه‌دوست بود، عقاید ضدآمریکایی داشت. در سال ١٣۴٢ و پس از ماجرای پانزده خرداد، علت هرج و مرج در عرصه سیاست عمومی ایران را «اعمال نفوذ آمریکا در خاورمیانه» اعلام کرد. امامی امیدوار بود که با ظهور قدرت‌های جدیدی نظیر چین، سیاست‌های ایالات متحده تعدیل شود. امامی در اظهار نظری که پس از به رسمیت شناختن چین کمونیست توسط فرانسه اظهار کرده است، می‌گوید که اهل سیاست در ایران از اقدام دولت فرانسه در به رسمیت شناختن چین، که موجب تضعیف قدرت بین‌المللی آمریکا شده است، خوشحال هستند. همچنین اعلام کرد که «به دنبال ترور کندی، این عمل دولت فرانسه دومین ضربه‌ای است که در ماه‌های اخیر به سیاست آمریکا در سراسر جهان وارد شده است.»

    گفتیم که دکتر امامی در تمام سفر‌های رسمی شاه برای بدرقه‌ی وی و خواندن دعای سفر به فرودگاه می‌آمد. اما یکی از وقایع چشمگیر حیات سیاسی امامی زمانی اتفاق افتاد که در معروف‌ترین سفر شاه برای بدرقه وی نیامد. معروفترین سفر شاه همان سفر بی‌بازگشت خروج از ایران در ۲۶ دی ماه سال ۱۳۵۷ بود. همانطور که می‌دانیم شاه و خانواده‌اش با حالتی مغموم ایران را ترک کردند و حالت غم زده‌ی شاه وقتی بیشتر شد که بختیار با تاخیر برای بدرقه آمد. اما غایب بزرگ این مراسم وداع همانا سیدحسن امامی بود. فردی که همواره برای بدرقه می‌آمد و از افراد نزدیک و معتمد شاه بود، در وداع آخر غایب بود. مذهبی‌ها این حادثه را حاوی پیام خاصی دانستند؛ خود امامی نیز بعدا اعلام کرد که بیمار بوده و توان حضور نداشته است.
    سیدحسین امامی دو روز پس از خروج شاه از کشور، ایران را به مقصد سوئیس ترک کرد و ایام آخر عمرش را در این کشور سپری کرد. وی در ماه‌های آخر عمرش قادر به تکلم نبود و نهایتا در ۲۳ تیرماه سال ۱۳۵۸ بر اثر بیماری سرطان درگذشت و در شهر لوزان به خاک سپرده شد.

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *