دولت ها دست از اقدامات فرهنگی شسته اند – نهاد مردمی فرهنگ، تکراه حل مشکلات

سیدحمید مجتبائی – زاگرس آنلاین

انقلاب اسلامی از درون کانون ها، مساجد، حسینیه‌ها و مراکز فرهنگی، ادبی و دانشگاهی برخاست و هسته‌ها و نهادهای غیررسمی فرهنگی/دینی یا ایدئولوژیک در پی‌ریزی آن نقش و تاثیری بسزا داشتند.

از زمان ماکس وبر تاکنون اندیشمندان و صاحب نظران بسیاری در خصوص اهمیت فرهنگ و تأثیرگذاری آن بر اجتماع، سیاست و اقتصاد نظریه پردازی نموده اند؛ حتی قبل از ماکس وبر نیز دورکیم به اهمیت پذیرش فرهنگ در انسجام و وفاق اجتماعی اشاره کرده بود. به طور کلی، جامعه شناسان از یک سو فرهنگ را به «سیمان» تشبیه می نمایند که افراد را در یک کل منسجم به هم پیوند می زند و مانع جدایی آنها می شود؛ از سوی دیگر، یکی از نیازهای اصلی جوامع انسانی را نیاز به فرهنگ می دانند و معتقدند: هیچ جامعه بدون فرهنگ وجود ندارد.

 

اما نکته مهم که در کمتر از نیم قرن گذشته رخ داده این است که علی رغم لزوم انتقال بینش ها و کنش ها، اعتقادات و رفتارها در طول تاریخ از نسل قبل به نسل حاضر ، این جابجایی فرهنگی صورت نگرفته و عناصر فرهنگی در طول زمان کارکرد و جایگاه خود را از دست داده اند . یعنی آن روح مطالبه گری و فساد ستیزی رنگ خود را باخته و شکل و صورت بی جانی به خود گرفته است .

 

از طرفی جامعه ایران یک جامعه مذهبی است که بسیاری از شعائر و مناسک در آن به شکلی پر رنگ و برجسته انجام می شود . این در حالی است که آموزه های فرهنگ اسلامی سرشار از عناصری است که در صورت نهادینه شدن در جامعه، نویدبخش آینده روشنی خواهد بود. 

عناصری همچون ارزش کار، ارزش علم، وجدان کاری، نظم و انضباط، پاداش الهی در برابر رفتارهای مثبت ، و نیز نقش آنها در سالم سازی فعالیت های اقتصادی در کنار وضع قوانین هم سو ، زمینه ساز رشد و پیشرفت است.

 

اما انچه دولت ها در سالهای گذشته انجام داده اند کمتر رنگ و بوی تقویت این ارزش ها بوده و از یک قاب مشخص که بیشتر معطوف به امر به معروف در حوزه فردی ، حجاب یا مسائلی از این دست جلوتر نرفته است و انگار در دولت و برنامه های فرهنگی آن نیز جایگاهی نداشته و ندارد .

منظور نگارنده از طرح این موضوع این است که وقتی به معضلات بزرگی مانند فساد اقتصادی سیاسی در جامعه نگاه می کنیم و همگان از بروز و گسترش آن نگران و غمزده اند ، این فساد در بدنه دولت ها و نهاد های درون حاکمیت رخ داده و مثلا یک آدم معمولی توان به انجام رساندن یک پروژه اختلاس چند میلیادری را هرگز ندارد و اینگونه تخلفات عظیم نیازمند برنامه ریزی ها و هماهنگی های پیچیده و همدستی های متعدد است که از عهده ادم های عادی کوچه و خیابان خارج است .

عملا موضوع فساد درون سیستم دولتی و حکومتی شکل میگیرد و جستجوی ریشه های آن در جای دیگر ، بی دقتی و اتلاف عمر است .

حال تصور کنید محل تجمع و شکل گیری بالقوه فساد خودش متولی امور فرهنگی باشد . مولد و ممیز فرهنگ خود او باشد . از طرفی نهاد غیر دولتی اگر بخواهد موضوع فرهنگ عمومی را پیگیری کند یا مثلا درباره امر به معروف و نهی از منکر فساد اقتصادی در نهاد های دارای قدرت سخن بگوید ، قطعا یا خاموش است یا اگر روشن شده ، در تایید دستگاه موجود نفس می کشد .

 

همیشه دولتها تلاش دارند تا با کم کردن مسئولیت های نهادی و ستادی و کوچک کردن دولتها ، دست پای دولت را کوتاه کرده و آن را چالاک تر و موثر تر نمایند . این یکی از دست آوردهای دوران جدید حکمرانی است که بسیار کارآمد بوده است . در شرایط کنونی سیاسی و اقتصادی ایران ، می توان از دولت انقلابی و مجلس همسو با این دولت انتظار داشت تا با یک حرکت انقلابی و برای تحقق چالاکی و رفع موانع و عدم شکل گیری مفسدان جدید در دولت و نهاد های وابسته به آن ، فرهنگ را ملی اعلام کند و قدرت هدایت فرهنگی جامعه را به دست مردم و نخبگان دانشگاهی و نهاد های مردمی بسپارد .

اگر نهاد های مردمی و سازمان های مردم نهاد قدرت لازم برای حضور در عرصه فرهنگی اجتماعی و رسانه ای را بدست بیاورند و مانند چشم و گوش بینا و شنوایی برای نور پردازی به اعمال و رفتار دولتمردان و نهاد های حاکمیتی وارد عمل شوند ، دست چپاول گران که در هر لباسی برای فریب و غارت دین و دنیای مردم شبانه روز نمی شناسند ، به تدریج کوتاه خواهد شد و حساب کار برای کسانی که خیال بد برای این مملکت دارند نیز روشن خواهد شد .

 

دولت امروز چاره ای جز اتکا به نیرو های مردمی و نخبگان دلسوز که تا امروز از عرصه دور نگاه داشته شده اند ، ندارد و راه نجات و برون رفت از بن بست سیاسی ، اقتصادی همین است و بس.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.