آیا برخی مکان‌ها واقعاً انرژی منفی دارند؟

براساس یک تئوری، برخی مکان‌ها آثار باقی‌مانده از عواطف افرادی را که قبلاً در آنجا زندگی کرده‌اند، حفظ می‌کنند. طبق تئوری دیگر، نقاطی مانند تونل‌ها، مجرای فاضلاب یا گسل‌های زمین‌شناسی ارتعاشات طبیعی زمین را برهم می‌زنند و شاید حتی بر سلامتی شما هم اثر داشته باشند.بازدیدکنندگان اردوگاه کار اجباری آشویتس در لهستان احساس تنگی قفسه سینه، فشار عصبی در دست‌ها و احساس افسردگی را گزارش می‌کنند. تقریباً مثل این است که این مکان توسط مقدار زیادی انرژی منفی تسخیر شده باشد. به‌گفته‌ی برخی دانشمندان، ممکن است این مکان یکی از مکان‌هایی باشد که دارای انرژی منفی است.براین‌اساس، ممکن است محل زندگی ما به آن اندازه که تصور می‌کنیم، خنثی نباشد و احساس ترس و بیزاری را که ممکن است در خانه‌های تسخیرشده یا جاهایی که خشونت وحشتناکی در آن اتفاق افتاده است، احساس کنید، توضیح می‌دهد.سه تئوری غالب برای توضیح این پدیده وجود دارد: وجود بقایای عاطفی یا آثار باقی‌مانده از احساسات گذشته که هنوز در آن مکان وجود دارند، استرس ژئوپاتیک که از خود زمین نشئت می‌گیرد و قدرت انتظارات ذهن ما.خانه‌ای در ونتورث فالز که در آن جیمز گاردین به قفسه سینه همسرش الدونا شلیک کرد و سپس فرار کرد تا خودش را بکشد، ۲۵ مارس ۱۹۸۰.تئوری باقی‌مانده عاطفیطبق پدیده باقی‌مانده عاطفی، عواطف این توانایی را دارند تا محیط فیزیکی اطراف را حتی پس از اینکه منبع آن‌ها به‌طور فیزیکی به مکان جدیدی منتقل شده است، تحت‌تأثیر قرار دهند. اگرچه این تئوری احتمالاً از باورهای اولیه درمورد ماهیت مسری جادو سرچشمه می‌گیرد، با‌این‌حال به کانون چندین مطالعه‌ی روانشناسی تبدیل شده است.یکی از توضیح‌های احتمالی آن است که سیستم عصبی انسان می‌تواند سیگنال‌های شیمیایی را که بدن از راه اشک و عرق منتشر می‌کند، دریافت کند. برای مثال، مطالعات نشان داده‌اند که شور جنسی مردان در حضور اشک زنان کاهش پیدا می‌کند و این سیگنال‌های شیمیایی در محیط اطراف باقی می‌مانند. برخی آزمایش‌ها سعی کرده‌اند پاسخ انسان دربرابر آن‌ها را توضیح دهند.به‌عنوان مثال، مطالعه هلندی که سال ۲۰۱۲ در مجله‌ی Psychological Science منتشر شد، نشان داد سیگنال‌های شیمیایی که قبلاً توسط مردانی تولید شده بود که احساس ترس یا بیزاری را تجربه کرده بودند، موجب واکنش زنانی شد که درمعرض آن‌ها قرار گرفتند. دانشمندان عرق مردان را حین تماشای فیلم ترسناک یا منزجرکننده جمع‌آوری کردند و زنان را درمعرض آن قرار دادند. نمونه عرق ترس حالات چهره ترسیده را حین انجام وظیفه بصری ایجاد کرد، درحالی‌که زنانی که درمعرض سیگنال‌های شیمیایی مربوط به نمونه عرق بیزاری قرار گرفته بودند، در جریان همان وظیفه، حالت چهره‌ای را بروز دادند که حاکی از تنفر و انزجار بود.مطالعه دوم که توسط همین گروه هلندی در سال ۲۰۱۵ در مجله‌ی Psychological Science منتشر شد، نشان داد مواجهه با بوی بدن افرادی که احساس خوشحالی را گزارش می‌کردند، موجب ایجاد حس شادی در شرکت‌کنندگان شد.مقاله‌های مرتبط:پژوهشگران ۱۲ مرد را برای تهیه نمونه‌های عرق برای مطالعه انتخاب کردند و آن‌ها کلیپ‌های ویدئویی را برای ایجاد حالت عاطفی خاصی تماشا کردند: ترس، شادی یا احساسات خنثی.سی و شش زن درمعرض نمونه‌های عرق قرار گرفتند. داده‌های حالات چهره نشان داد زمانی که آن‌ها درمعرض عرق ترس قرار گرفته بودند، فعالیت بیشتری در ماهیچه پیشانی داشتند که مسئول بالا بردن ابروها است. بالا رفتن ابروها ویژگی مشترکی در ابزار احساس ترس به شمار می‌رود. زنانی که درمعرض عرق شادی قرار گرفته بودند، لبخند می‌زدند. مقاله به این نتیجه‌گیری می‌رسد که شادی می‌تواند ازطریق سیگنال‌های شیمیایی منتشر شود.پاسخ به نشانه‌های عاطفی در جانوران نیز رایج است. برایان هلموت استاد علوم زیست‌محیطی و سیاست عمومی در دانشگاه نورت‌ایسترن به مجله‌ی Popular Mechanics می‌گوید: «مطالعات متعددی از حیوانات وجود دارد که نشان می‌دهد آن‌ها به نشانه‌های محیطی که ما آن‌ها را درک نمی‌کنیم (حداقل به‌طور آگاهانه)، واکنش نشان می‌دهند؛ برای مثال با افزایش سطح هورمون‌های استرس پیش از وقوع طوفان یا واکنش به زمین‌لرزه یا امواج جزرومدی.» هلموت می‌گوید حیوانات ممکن است نسبت‌به این رویدادها حساس‌تر باشند یا توانایی‌های حسی داشته باشند که ما فاقد آن هستیم. او می‌افزاید:درحالی‌که هیچ علم غربی را نمی‌شناسم که «اثر انرژی» را ثابت کند، معتقدم نادانسته‌های زیادی درمورد این مسئله وجود دارد که محیط پیرامون چه اثرات عاطفی، جسمی و روانی بر انسان‌ها دارد.تئوری استرس ژئوپاتیکاما شاید محیط زیست برای اینکه به انسان‌ها آسیب برساند، نیازی نباشد که خود آسیب ببیند. در سال ۱۹۲۹، گوستاو فریهر ون پوهل، پژوهشگر آلمانی مطالعه‌ای را در شهر فیلسبیبورگ باواریا انجام داد و به این نتیجه رسید که برخی گسل‌های زمین‌شناسی با سرطان در ارتباط هستند. تمام افرادی که از زمان ثبت سوابق در فیلسبیبورگ براثر سرطان از دنیا رفته بودند، در تخت‌هایی در امتداد خطوط تنش ژئوپاتیک می‌خوابیدند. این امر موجب شد پوهل ادعا کند سرطان بیماری وابسته به محل است و اصطلاح «استرس ژئوپاتیک» ظاهر شد.به‌گفته‌ی طرفداران تئوری ژئوپاتی، زمین انرژی‌هایی را ساطع می‌کند که می‌تواند تأثیر منفی بر سلامتی انسان داشته شود. تونل‌ها، مجاری فاضلاب، گسل‌های زمین‌شناسی، ذخایر مواد معدنی، خطوط برق و آب‌های زیرزمینی نقاطی هستند که موجب ارتعاشات خاصی می‌شوند.طرفداران استرس ژئوپاتیک می‌گویند نباید برای مدت طولانی در اطراف این نقاط ماند وگرنه دچار خستگی، سردرد، بی‌خوابی و به‌طورکلی احساسات بسیار منفی خواهید شد (برخی از حامیان سرسخت این تئوری می‌گویند حتی ماشین‌آلاتی که در مناطق تنش ژئوپاتیک قرار داده می‌شوند، ممکن است از کار بیفتند.)البته پس از پژوهش مذکور، هیچ پژوهشی علمی به‌طور صریح خطوط گسل را با سرطان و ارتعاشات بد مرتبط نکرده است. با‌این‌حال، به‌گفته‌ی خورخه سانجورو سانچز از دانشگاه آکرونیا در اسپانیا:ازآنجا که عوامل محیطی زیادی وجود دارند که بر بدن ما تأثیر می‌گذارند، غیرممکن است که بتوانیم اثرات مستقیم ناشی از زمین را از اثرات عوامل دیگر جدا کنیم. اگر تابش یا ارتعاشات زمین اثرات مستقیمی بر سلامتی ما داشته باشد، لزوماً چیز بدی نیست، زیرا زمین می‌تواند مانند مادری واقعی ما را پرورش دهد.سانچز با اشاره به طول عمر طولانی در مکان‌هایی مانند جزیره ایکاریا در یونان که پدیده‌ی مذکور در آن رخ می‌دهد، می‌گوید: «مقادیر اندک تابش گاما از زمین (فرمی از تابش‌ها که از اشعه ایکس قوی‌تر است)، ممکن است حتی مفید باشد.» ظاهراً مکان‌های مختلف، قدرت‌های خاص خود را دارند.قدرت انتظارات انسانبا‌این‌حال، تداعی‌ها و انتظارات خود ما می‌تواند قوی‌تر از بقایای عاطفی یا استرس ژئوپاتیک باشد. اگر انتظار احساس خاصی را داشته باشیم (مثلاً شادی یا ناراحتی)، این مسئله می‌تواند به‌شدت بر ادراک ما اثر بگذارد. برای مثال، اگر درمورد ویژگی‌های خاص یک منظره تداعی‌های مثبت یا منفی داشته باشید، این مسئله می‌تواند بر احساس و عملکرد شما اثر بگذارد و شما متوجه آن نشوید. جان کولی، استاد روانشناسی در دانشگاه نورث ایسترن می‌گوید:مطالعاتی که در آن شرکت‌کنندگان خلق‌و‌خوی یک شخصیت را براساس عواطف شخصی که قبلاً در آپارتمان وی زندگی می‌کرد، پیش‌بینی می‌کردند، یا براساس نشانه‌ای روی یک در، اتاقی را انتخاب می‌کردند، از این دیدگاه قدیمی روانشناسی حمایت می‌کنند که ما به‌سرعت و به‌طور خودکار ارتباطاتی را ایجاد می‌کنیم و آن‌ها بر نگرش و رفتار ما اثر دارند. پژوهش‌های آزمایشگاه من نشان می‌دهد افرادی که در محیط‌های شهری بزرگ می‌شوند، معمولاً خودشان را با ویژگی‌های محیط انسان‌ساخت مرتبط می‌کنند، درحالی‌که کسانی که در محیط‌های روستایی بزرگ می‌شوند، خود را با ویژگی‌های محیط طبیعی مرتبط می‌کنند. بنابراین، رفتن از شهر به روستا یا برعکس می‌تواند موجب استرس شود. اگر خارج از شهر بزرگ شوم و سپس به نیویورک بروم، به‌طور ظاهری ممکن است عاشق تکاپو و شلوغی شهر باشم، اما حتی اگر متوجه آن نشوم، در اعماق وجودم این احساس را دارم که این من نیستم. این مسئله می‌تواند اثراتی داشته باشد.بنابراین، خانه متروکه آن سوی خیابان ممکن است واقعا تسخیر شده نباشد، حتی اگر وقتی نزدیک آن هستید، احساس تنگی نفس کنید. شاید شما فقط از محله‌ای باشید که در آن خانه‌های متروکه و رهاشده اندکی وجود داشته باشد.گسل گروتاگیا در ایسلندتاکنون بیش از ۶۰ میلیون نفر از اردوگاه آشویتس بازدید کرده‌اند. این مکان به‌عنوان مظهر «گردشگری تاریک» درنظر گرفته می‌شود. این نوع سفر که به‌شدت مورد انتقاد قرار می‌گیرد، شامل بازدید از مکان‌هایی است که از نظر تاریخی با مرگ، تراژدی و ترس در ارتباط هستند.حتی مجموعه‌ای از نِتفلیکس به نام «توریست تاریک» وجود دارد که تماشاگران را به جاهایی مانند نیروگاه هسته‌ای فوکوشیما دای‌ایچی و دریاچه‌ای در قزاقستان می‌برد که براثر انفجار هسته‌ای تشکیل شده است.اما چه در حال بازدید از مکانی مانند موزه یادبود ۱۱ سپتامبر در منهتن باشیم، چه در اردوگاه کار، غرق شدن در تراژدی می‌تواند به ما فرصتی بدهد تا به تاریخ گذشته و انسانیت خود فکر کنیم. بنابراین، بار دیگر که در مکانی احساس ترس و استرس می‌کنید، بدانید این احتمال وجود دارد که آن مکان پر از عواطف باشد، اما از قدرت ذهن خود برای ایجاد آن احساس‌های منفی غافل نشوید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.