سیدناصر، تابستان و کرسی های داغ نفت

بهنام عکاشه؛

اگر چه هواداران پاکدل، استوری او را غیرمرتبط با اتفاقات نفت می دانند ولی برخی برداشت ها از آن در کنار برکناری رئیس امور ورزش نشان داد، نفت هنوز ارزش پرداختن و نوشتن را دارد.
از زمان دعواهای سیدقدرت و بشیری بر سر استخدام ها در نفت تا زمان پاکدل که برای تاجگردون، آب را از آب تکان نداد و یوسف باقری را به سعید غلامی ترجیح داد تا الان نفت سیاسی بوده و نباید انتظار‌ داشت سایه سیاست به این راحتی ها از بالای سر نفت بیرون برود.
اما داستان نفت ما از نشست های انتخاباتی تاجگردون شروع می شود. آنجا که امین محمدی کنار حاج غلام نشست و بدتر از همه علامتی بود که صیدالی برای تاجگردون به عکاسان نشان داد و موجب سخنرانی سید ناصر علیه او شد.
رشته های سیدناصر اما خیلی زود پنبه شد. کاهکش بختیاری در برابر او بسیار بیش از باورصاد و محمدی در برابر تاجگردون مقاومت کرد.
بواقع کاهکش معدلی از مردان خوزستانی پیش از خود شد که در خانه پلاک ۱۶۴ مدتی را گذراندند.
جنگ منافع و امتیازات متنوع موجب شده علاوه بر طیف های سیاسی  پایگاه های اجتماعی نیز کارکرد داشته باشند.
می توان گفت در نفت هیچگاه یک حزب یا جریان تصمیم نمی گیرد.
امین محمدی به وضوح نفت را بهبهانیزه نمود و صیدالی، اسدی و دیگر یاسوجی ها را میدان دار کرد و در همه این زمانه ها بهترین نقش ها نه در مدیریت ها که در روسای ادرات و بدنه نفت جلوه گر می گشت و امتیازات در آن سطح به یاران اعطا می شد.
باورساد کمتر از این دو ولی بهمن سمغانی و محمود غفاری مدیران اصلی او بودند.
اما نمی توان در همه این سالها بویژه از بعد از مدیرعاملی در مناطق نفتخیز و شرکت ملی، از رهبری در سایه جشن ساز در همه معادلات نفتی از اهواز تا گچساران سخن نگفت.
اما جشن ساز هم با وجود تیم های متعدد و فعال فعلی چندان شانسی را برای خود متصور نیست.
علیمراد جعفری نیر در نفت نفوذ نسبی خود را حفظ کرد.
او پس از سالها بویژه در خلا پیش آمده ناشی از رد اعتبار تاجگردون استفاده برد و یزدانشناس، طوس رحیمی و فریدون صادقی را به کرسی نشاند و در ترابری نیز نمی توان از نقش او در ریاست خسرو پناهی چشم‌ پوشید. جشن ساز در تامین و تخصیص هم به نوعی مورد حمایت اوست و به این لیست باید محسنی روابط عمومی و انصاری رئیس دفتر را هم اضافه نمود.
نفت حتی در آستانه پذیرش محمد صیاد در خدمات مهندسی ساختمانها نیز پیش رفته بود که به گره برخورد.
شاید یک چیز هیچگاه مشخص نشود ولی جعفری حتی قبل از دوستان ابوالحسن‌ غلامی، کرسی خدمات نفت را به او تبریک گفت.
سهم علی فولادی نیز جای خود دارد. گرچه او نیز از سید ناصر حمایت کرد و توانست اداره آموزش را در دست بگیرد که اداره بالنسبه‌مهمی است و البته عبدالحسین فولادی را در منابع انسانی حفظ نماید.
پاکدل نیز توانست فرهادزاده را به بهبود محیط کار روانه کند تا سهم او نیز ادا شود گرچه برای همه هوادارانش، این ناکافی به نظر می رسد.
بدنه تاجگردون در نفت که در انتخابات به جعفری گرایش پیدا کرد تقریبا حفظ شده و زمان، انرژی و هزینه زیادی خواهد برد که بتوان آن را پاکسازی نمود.
سیدناصر اما علیرغم آنچه بنظر می‌رسد پستهای استراتژیک نفت را همچنان در دستان خود دارد.
آیت علیپور مدیریت منابع انسانی، رحمت محمدی امور ورزش، حسین بهرامی حراست، اسکندر خادمی خدمات رفاهی، مهرداد حسینی ترابری
اما در این بین سیدناصر با یک بن بست اساسی رو برو شد و‌آن البرز سینا بود.
او حاضر بود رفیق ۴۰ ساله خود ابوالحسن غلامی را با البرز سینا تاخت بزند.
سیدناصر اعتقاد داشت ابوالحسن باید در ورزش اثرگذار می بود.
هر چند روحیه خاص ابوالحسن غلامی و رفاقت ویژه اش با رئیسی در اهواز، سیدناصر و البرز را زمین‌گیر کرد و‌ حتی رودربایستی های اخلاقی موجب شد البرز از پذیرش جانشینی حافظی نیا سرباز بزند ولی احتمالا همنشینی های فصلی خجسته مهر و سیدناصر حسینی بتواند گره های نفت گچساران را باز نموده و او را به سرمنزل مقصود برساند.
نفت بواقع در یک سال گذشته پاشنه آشیل سیدناصر و هوادارانش بوده و علیمراد جعفری به همان اندازه توانسته نفوذ خود را در بزرگترین کلونی اداری سیاسی گچساران توسعه داده و‌ابائی از فخر فروشی بر سیدناصر از طریق رسانه هایش را نداشته باشد.
در نفت همزیستی مسالمت آمیز حرف اول و آخر را می زند و هیچ جریان سیاسی و اجتماعی نتوانسته خود را حاکم بلامنازع نفت بداند.
باید دید سید ناصر توانسته خواسته هائی را که نتوانست در گچساران و اهواز به کرسی بنشاند در تهران اجرائی نماید؟
اول تابستان همزمان شد با استوری پاکدل و عزل یزدانشناس.
باید دید سیدناصر در تابستان داغ گچساران خواهد توانست کرسی های داغ در نفت را جابجا نماید؟
او می داند برای کسب کرسی سبز مجلس باید از روی کرسی های داغ نفت عبور کرده باشد.

  • مهندس صیدالی به کدام یاسوجی پست داد؟ لطفا نام ببر. تنها یاسوجی که در زمان صیدالی پست گرفت فقط مهندس اسدی بود و بس. مهندس صیدالی حتی به نیروهای بویراحمد گرمسیر هم توجهی نکرد و به نخبگان و شایستگان گرمسیری نفت هم پست نداد

  • متاسفم برای شرکت نفت که سیاسی شده

  • الکی جو نده و جعفری بزرگ نکن. مابقی قابل باورتر بودند

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.