ناراحتی کانادایی‌ها از تجاوز چین به منابع معدنی

سه سال پیش، Sinomine Resource Group Co، یک شرکت چینی، بی‌سر و صدا معدن Tanco را در مانیتوبا خریداری کرد. در آن زمان، تانکو یکی از معدود منابع معدنی حیاتی سزیم در جهان بود، این عنصر به عنوان یکی از موارد کلیدی در ساعت‌های اتمی و آشکارسازهای تشعشع به کار می‌رود. این معدن قبلاً لیتیوم، فلز باتری مورد استفاده در خودروهای الکتریکی تولید کرده بود.

حتی با وجود اینکه تانکو متعلق به یک شرکت شیمیایی آمریکایی به نامCabot Corp.  بود، دولت فدرال کانادا این اختیار را داشت که به دلایل امنیت ملی مانع از خرید این شرکت شود. اما به نظر می‌رسد اتاوا به دور از ممانعت از معامله، نگاه دومی به آن نکرده است.

در اوایل سال جاری، معدن تانکو تحت مالکیت چینی جدید خود، شروع به تولید لیتیوم و ارسال آن به چین کرد، جایی که به صنعت عظیم خودروهای برقی داخلی این کشور وارد می‌شود. Tanco اکنون تنها معدن لیتیوم فعال در کانادا است و Sinomine برنامه‌هایی برای توسعه تولید در چند سال آینده دارد.

پیتر کلازی، سرمایه‌گذار و سهامدار فعال معدن، گفت: “این معدن به دلیل داشتن بالاترین درجه لیتیوم در جهان شناخته شده است و درجه آنقدر بالاست که هیچ‌کس فناوری لازم برای پردازش آن را نداشت. به همین دلیل کانادا آن را رها کرده بود.”

معدنکاری یکی از سرمایه‌بر ترین صنایع روی کره زمین است و بنابراین از نظر تاریخی برای معدنچیان کانادایی منطقی بود که به چین به عنوان منبع مالی روی آورند. اما در سال‌های اخیر چین به عنوان یک تهدید آشکار امنیت ملی ظاهر شده است.

اگرچه اتاوا به صراحت اعلام کرده است که نمی‌خواهد برای مواد معدنی حیاتی مانند لیتیوم در اختیار یک قدرت خارجی متخاصم باشد، اما تاکنون اقدامات کمی از سوی دولت فدرال برای جلوگیری از این اتفاق صورت نگرفته است.

آقای کلازی یکی از چندین ناظر صنعت معدن است که با وحشت شاهد تجاوز چین به صنعت مواد معدنی حیاتی کانادا در ۱۵ سال گذشته تقریباً بدون هیچ مانعی بوده است.

لورن کوئیست که در صنعت منابع طبیعی کار می‌کند و مدت‌ها ساکن شهر کوچک جنگلی هرست در انتاریو است، نیز متحیر است. او گفت: «بسیاری از مردمی که در اینجا در انتاریوی شمالی با آن‌ها صحبت می‌کنم از آسیب‌پذیری ما نسبت به خرید املاک و به ویژه معادن توسط کسب‌وکارهای چینی آگاه هستند.»

خانم کویست خاطرنشان کرد که Sinomine در اوایل سال جاری توافقنامه‌ای را به دست آورده بود که تمام لیتیوم، سزیم و تانتالوم تولید شده از اموال معدنی حیاتی کیس لیک شرکتPower Metals Corp. در نزدیکی دریاچه کرکلند، آنت را تضمین می‌کرد. 

پس از تصویب دولت فدرال با فروش شرکت توسعه لیتیوم کاناداییNeo Lithium Corp.  به شرکت دولتی چینیZijin Mining Group Ltd، جلسات استماع پارلمانی با حضور وزیر صنعت، فرانسوا فیلیپ شامپاین برگزار شد که وی توضیحات مختلفی را در دفاع از این تصمیمات ارائه داد. 

در آن جلسات، آقای شامپاین این معامله را با بیان اینکه بعید است کانادا از لیتیوم تولید شده از پروژه نئو بهره‌مند شود، توجیه کرد، زیرا این معدن در کشوری دیگر یعنی در آرژانتین قرار داشت. اما کارشناسان می‌گویند در حال حاضر، کانادا نمی‌تواند از عهده پروژه‌های لیتیوم برآید، زیرا منابع لازم برای تامین ندارد و به عنوان یک بازیگر دراین میدان شناخته نمی‌شود. 

در همین حال، چین یکی از بزرگ‌ترین استخراج‌کنندگان فلز سفید نقره‌ای و فوق سبک در جهان است و حدود دو سوم از فرآیند پالایش را در سطح جهانی کنترل می‌کند.

Ganfeng Lithium Co. Ltd.  تولیدکننده چینی لیتیوم بزرگ‌ترین سهامدار بزرگ‌ترین معدنکار لیتیوم در کانادا یعنی معدن Lithium  Americas Corp.  است و سهام عمده‌ای در پروژه لیتیوم Cauchari-Olaroz در آرژانتین دارد.

کانادا در مورد کبالت نیز وضعیت مشابهی دارد. این کشور تنها مقادیر کمی از ورودی فلزی حیاتی باتری را تولید می‌کند، در حالی که چین حدود ۷۰ درصد از بازار را در اختیار دارد. چین حتی در گرافیت با قفل ۸۰ درصدی در بازار تسلط بیشتری دارد. این در حالی است که کانادا یکی از استخراج‌کنندگان عمده نیکل، یکی دیگر از فلزات باتری است، هیچ پالایشگاهی ندارد که بتواند آن را برای صنعت باتری پردازش کند.

جفری کوچارسکی، استاد کمکی در دانشگاه رویال رودز و معاون سابق معاون وزیر دپارتمان انرژی آلبرتا، در جلسات استماع پارلمان در اوایل سال جاری گفت: چگونه کانادا می‌تواند یک زنجیره تامین لیتیوم یا هر ماده معدنی حیاتی دیگری برای این موضوع بسازد، در حالی که اجازه می‌دهد دارایی‌های شرکت‌های کانادایی توسط کشوری که به دنبال تثبیت سلطه خود در این بخش است، خریداری شود؟ 

اما این تنها بخش مهم مواد معدنی نیست که چین به شدت کانادا را تحت فشار گذاشته است. بسیاری از بزرگ‌ترین شرکت‌های استخراج طلا و فلزات اساسی کانادا – از جمله Barrick Gold Corp.، Teck Resources Ltd.، First Quantum Minerals Ltd. و Ivanhoe Mines Corp. –  دارای مالکیت قابل توجه چینی، سرمایه‌گذاری مشترک با شرکت‌های چینی و در بیشتر موارد، نمایندگی چین در هیئت مدیره آنها هستند. 

باب ون لیوون، رئیس شرکت مهندسی وان لیوون، که به تحقیقات دانشگاهی در زمینه چاپ سه بعدی با تیتانیوم کمک کرده است، گفت: «سرقت منافع چینی‌ها در صحنه کانادا یک مسئله بزرگ است. کاری که چین در تلاش است انجام دهد این است که همه چیز مورد نیاز خود را در سراسر جهان تامین کند.»

به نظر می‌رسد پس از دهه‌ها آزادسازی، اتاوا با این احتمال بیدار شده است که تجاوز چین به بخش معدن کانادا می‌تواند به پکن یک اهرم مذاکره قدرتمند بدهد.

جاناتان ویلکینسون، وزیر منابع طبیعی فدرال، در مصاحبه‌ای در ژوئن گفت: «همه به آنچه برای آلمان در زمینه وابستگی آن به نفت و گاز به روسیه رخ داده است، نگاه می‌کنند. هیچ‌کس نمی‌خواهد در رابطه با چین و روسیه برای مواد معدنی حیاتی در چنین موقعیتی قرار گیرد.»

او گفت که اتاوا در آینده باید در مورد آنچه که مایلیم اجازه دهیم بسیار متفکر باشد. او گفت که هم خریدها و هم قراردادهای برون‌رفتی مورد بررسی دقیق‌تری قرار خواهند گرفت. کانادا باید اطمینان حاصل کند که از خود در منطقه‌ای که به وضوح استراتژیک است محافظت می‌کند. اما شواهد نشان می‌دهد که تا مدت کوتاهی پیش، مواد معدنی حیاتی در رادار سیاستمداران نبود. تنها در ۱۸ ماه گذشته، کانادا حرکت خود را با هر نوع فوریت آغاز کرده است. دولت سال گذشته فهرست رسمی مواد معدنی مهم را ارائه کرد و امسال میلیاردها دلار بودجه برای راه‌اندازی این صنعت متعهد شد.

جک لیفتون، مشاور مستقر در ایالات متحده در صنعت مواد معدنی حیاتی و فلزات کمیاب، گفت: «مشکل واقعی این است که تا همین اواخر هیچ‌کس به مواد معدنی حیاتی اهمیت نمی‌داد. “آن‌ها عجیب و غریب بودند و هیچ کمبودی وجود نداشت.”»

کارشناسان می‌گویند که کانادا اکنون خود را در یک نقطه شکننده می‌بیند، زیرا فقدان آینده‌نگری، برنامه‌ریزی ناکافی و قضاوت مشکوک در اجازه سرمایه‌گذاری خارجی در دارایی‌های داخلی به وضوح مشاهده می‌شود.
در مقابل، ورود چین به بخش مواد معدنی حیاتی کانادا از طریق یک استراتژی با دقت برنامه‌ریزی شده که در طول دهه‌ها اجرا شده بود، انجام شد. از اوایل دهه ۲۰۰۰، چین شرکت‌های دولتی خود را به سرمایه‌گذاری در خارج از کشور به عنوان راهی برای تامین منابع بلندمدت نفت، گاز طبیعی و مواد معدنی حیاتی هدایت کرده است. هدف اصلی سیاست «ساخت چین ۲۰۲۵» این است که با خرید هر چه بیشتر دارایی‌های خارجی، خود را از اتکا به سایر کشورها دور کند.
در ۲۰ سال گذشته، چین حدود ۹۰ میلیارد دلار تنها در کانادا به عنوان بخشی از این برنامه سرمایه‌گذاری کرده است. پکن از شرکت‌های دولتی خود با ارائه یارانه، دسترسی به سرمایه ارزان و معافیت‌های مالیاتی حمایت می‌کند که نسبت به دولت‌های غربی بسیار بزرگ‌تر است.

این نابرابری در حمایت‌های دولتی دلیل اصلی این است که کانادا جایگاه خود را در صنایع معدنی حیاتی که قبلاً رهبری می‌کرد، از دست داده است. در دهه ۱۹۹۰، کانادا صنعت منیزیم پر رونقی داشت که توسط شرکت نوراندا هدایت می‌شد. این شرکت به عنوان یک مبتکر، به ویژه در بخش خودرو شناخته می‌شد. اما در اوایل دهه ۲۰۰۰، چین بازار جهانی را با منیزیم ارزان پر کرد و نوراندا را مجبور به ترک این صنعت کرد.

در حالی که کانادا عمدتاً از سرمایه‌گذاری‌های ورودی چینی استقبال کرده است، واکنش متقابل اندکی وجود داشته یا اصلا وجود ندارد.

گای سنت ژاک، سفیر سابق کانادا در چین، در جلسه استماع پارلمان کانادا در اوایل سال جاری گفت: «هیچ زمینه بازی برابر برای شرکت‌های خارجی در چین وجود ندارد و بسیاری از بخش‌ها به روی آن‌ها بسته می‌مانند یا دسترسی به همین ترتیب محدود است». چین بر اساس قوانین تجارت بین‌المللی عمل نمی‌کند.

چین به طور معمول از موقعیت غالب خود در مواد معدنی حیاتی برای اعمال اهرم بر سایر کشورها استفاده می‌کند. در سال ۲۰۱۰، به طور موقت صادرات فلزات کمیاب به ژاپن را متوقف کرد، زیرا این دو کشور آسیایی بر سر سرزمین‌های مورد مناقشه درگیر شدند. کسری عرضه فلزات متعاقب آن باعث افزایش قیمت کوتاه‌مدت شد. یک سال پس از دستگیری منگ وانژو، مدیر مالی هوآوی در سال ۲۰۱۸ در فرودگاه ونکوور، کانادا ۴٫۵ میلیارد دلار از صادرات به چین را از دست داد.

در حالی که سیاستمداران کانادایی ادعا می‌کنند که می‌خواهند تصاحب خارجی‌ها را بررسی کنند، طی پنج سال گذشته کمتر از ۱ درصد تحت بررسی‌های امنیتی عمیق بر اساس بخش ۲۵٫۳ قانون امنیت ملی قرار گرفته‌اند و تقریبا هیچ‌یک مسدود نشدند. در سال گذشته، از ۸۲۶ پرونده سرمایه‌گذاری خارجی، کانادا تنها ۱۱ بخش بررسی ۲۵٫۳ را انجام داد. دولت تنها یکی از آن معاملات را مسدود کرد.

وسلی وارک، کارشناس ارشد مرکز نوآوری حاکمیت بین‌المللی، گفت که تراکنش‌های بسیار بیشتری باید تحت بررسی‌های امنیتی عمیق قرار گیرند و هر شرکت دولتی خارجی یا SOE که تلاش می‌کند دارایی‌های معدنی حیاتی کانادا را به دست آورد، باید به طور خودکار مورد بررسی‌های سنگین قرار بگیرد. به خصوص اگر یک شرکت دولتی از کشوری باشد که به عنوان متخاصم منافع امنیت ملی کانادا تلقی می‌شود.

کانادا می‌تواند به استرالیا به عنوان یک الگو در زمینه فعالیت با چین نگاه کند، استرالیا یکی دیگر از کشورهای غنی از منابع که ذخایر قابل توجهی از مواد معدنی حیاتی آن علاقه چین را به خود جلب کرده است. این کشور موضع بسیار سخت‌تری نسبت به کانادا در مورد سرمایه‌گذاری‌های پیشنهادی چین اتخاذ کرده است.

در چند سال گذشته، دولت استرالیا چندین معامله را به دلایل امنیت ملی رد کرده است، از جمله سرمایه‌گذاری پیشنهادی ۲۰ میلیون دلاری در شرکت استرالیایی مواد کمیابNorth Minerals Ltd.  که خریدار احتمالی آن Baogang Group Investment، یک شرکت فولاد دولتی چین بود. 

استرالیا همچنین سرمایه‌گذاری ۱۴٫۱ میلیون دلاری تولیدکننده مواد شیمیایی لیتیوم چینی Yibin Tianyi Lithium را رد کرد. این شرکت در تلاش برای خرید سهام در AVZ Minerals بود که پروژه‌ای در جمهوری دموکراتیک کنگو دارد. استرالیایی‌ها موظف شدند که YTL سرمایه‌گذاری خود را به ۱۰٫۷ میلیون دلار کاهش دهد.

سال گذشته، استرالیا نظارت خود را بیش از پیش تشدید کرد و یک قدرت “آخرین راه‌حل” جدید را معرفی کرد، که بر اساس آن دولت این اختیار را دارد که تراکنش‌های تایید شده قبلی را که در آن خطرات امنیت ملی پس از این واقعیت ظاهر می‌شود، بررسی کند. اکنون دولت می‌تواند زمان را به عقب برگرداند و الزامات جدیدی را بر معاملاتی که قبلاً تصویب شده است، اعمال کند.

کارشناسان معدن می‌گویند، کانادا همچنین باید به کنترل مواد معدنی فکر کند که ممکن است به اندازه فلزات باتری مد روز نباشند، اما هنوز برای اقتصاد بسیار مهم هستند. به عنوان مثال، هلیوم – که در رانش راکت، هواشناسی و برودتی استفاده می‌شود – عنصری است که کانادا تولید می‌کند، اما قوانین محکمی روی آن ندارد.

تیتانیوم، فلزی سبک وزن اما بسیار قوی که در هواپیماهای مسافربری و جت‌های جنگنده استفاده می‌شود، نمونه دیگری است. کانادا یکی از استخراج‌کنندگان عمده تیتانیوم است، اما ردیابی مواد استراتژیک نظامی را دنبال نمی‌کند. این یک داستان بسیار متفاوت در ایالات متحده است، جایی که وزارت امور خارجه با وسواس حرکت فلز را دنبال می‌کند.

آقای ون لیوون به یاد می‌آورد که در یک کارگاه ماشینکاری در کیچنر، اونت، کار می‌کرد که ارابه فرود تیتانیومی برای یک جت جنگنده ایالات متحده می‌ساخت. این فلز از ایالات متحده به عنوان آهنگری ۵۰۰ پوندی وارد شد. محصول نهایی ماشین‌کاری شده حدود ۷۵ پوند وزن داشت و بقیه تیتانیوم به تراشه تبدیل شد.

ون لیوون گفت: “این واقعیت که تیتانیوم توسط ایالات متحده یک ماده استراتژیک در نظر گرفته می‌شود به این معنی است که مشتری از آن‌ها خواسته است که هر پوند تراشه و همچنین قسمت تمام شده را حساب کنند و همه چیز، تراشه‌ها و قسمت نهایی را به آن‌ها بازگردانند. ما در اینجا چنین کاری انجام نمی‌دهیم.”

حقیقت در مورد رابطه کانادا با چین – رابطه‌ای که تعداد کمی از مدیران آن را به طور عمومی بیان می‌کنند – این است که کانادا به چین نیاز دارد. وقتی ترازنامه شرکت‌های معدنی کانادا به هم می‌خورد، وقتی میلیاردها دلار برای ساخت یک پروژه پرخطر مورد نیاز است یا زمانی که برای مذاکره با یک دولت خارج از کشور نیاز است، چین آخرین سرمایه‌گذار است.

در سال ۲۰۰۹، شرکت سرمایه‌گذاری دولتی چین، شرکت Teck Resources Ltd را که به میزان ۱٫۷۴ میلیارد دلار بدهی داشت خریداری و مشکلات آن را رفع کرد. چند سال بعد، زمانی که شرکت باریک گلد برای پرداخت بدهی عظیم خود نیاز به فروش میلیاردها دلار دارایی داشت، معدنچی بزرگ طلای کانادایی به گروه معدنی شاندونگ گلد و زیجین روی آورد. زمانی که رابرت فریدلند، سرمایه‌دار معدنی کانادایی، نیاز به جمع‌آوری میلیاردها دلار برای ساخت یک معدن مس در جمهوری دموکراتیک کنگو، یک حوزه معدنی بسیار خطرناک داشت، از Zijin و همچنین شرکت CITIC Metal Co. کمک گرفت. 

الکس تسوکرنیک، مدیر اجرایی Nova Royalty Corp، گفت: «او نتوانست آن را در غرب تامین مالی کند. در نهایت چینی‌ها آن را کنترل خواهند کرد. مسئله همین است.»

به طور مشابه، زمانی که معدن تانکو چند سال پیش برای فروش بود، هیچ کس آن را نمی‌خواست. Sinomine آن را خرید، ریسک کرد و روی آن سرمایه‌گذاری کرد. اگر چین نبود، به احتمال زیاد ۱۱۰ کارمندی که در آنجا کار می‌کنند، که ۹۰ درصد آن‌ها کانادایی هستند، بیکار می‌شدند. فرانک وانگ، مدیر کل و رئیس Sinomine، به خوبی می‌داند که در شرایط سیاسی کنونی، احتمال کمی وجود دارد که دولت کانادا اجازه دهد که این تصاحب اتفاق بیفتد.

با توجه به ریسک ذاتی معدن، نیاز به هزینه سرمایه‌ای بسیار بالا و زمان‌بندی بیش از یک دهه بین اکتشافات معدنی و تولید معدن، هیچ کس مطمئن نیست که آیا صنعت معدن کانادا می‌تواند بدون چین پیشرفت کند یا خیر. تعداد کمی از سرمایه‌گذاران از سایر نقاط جهان همان جیب عمیق و صبر را دارند.

نقطه ضعف اقدامات حمایتی بیشتر علیه چین این است که احتمالاً برخی از شرکت‌های معدنی کانادا را در تنگنا قرار می‌دهد – به ویژه آن‌هایی که قبلاً مالکان چینی دارند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.