جمهوری اسلامی چقدر با حکومت دانایان فاصله دارد ؟

سیدحمید مجتبائی – زاگرس آنلاین

حکومت دانایان همان مدینه فاضله ای است که قرن ها بشر در انتظار تحقق آن بوده است .

فارغ از معانی عباراتی همچون دموکراسی و دیکتاتوری ، آنچه حائز اهمیت و پر بسامد است ، موضوع کارآمدی و نتایج حاصل از عملکرد حاکمان در دوره های زمانی مختلف است .

در مجموع دوره ۵۳ ساله پهلوی که تا بهمن ۱۳۵۷ به طول انجامید و مردم آن زمان با ۹۹ درصد آرا ، رای به سرنگونی نظام پهلوی دادند و آن دوره را نظام سلطه و دیکتاتوری می خوانندند ، از یک سو

و در دوره بیش از ۴۴ ساله تشکیل جمهوری اسلامی که بر اساس دمکراسی و رای اکثریت در انتخاب مجالس و شورا ها و نهاد های انتخابی شکل گرفت و امروز نیز موافقان و مخالفانی را اطراف خود مشاهده می کند از سوی دیگر

آنچه که در هر دو دوره به طور مشهود و قابل لمس است ، نارضایتی عمومی و عدم تحقق آرمان های هر دو سوی این گزینه های تجربه شده در ۱۰۰ سال گذشته در ایران است .

مردم در دوره پهلوی بشدت از وضعیت معیشت و آزادی های سیاسی و استقلال ایران اعلام نارضایتی می کردند و نتایج نارضایتی خود را با انقلاب ۵۷ حول محور روحانیت به رهبری امام خمینی نشان دادند.

در نیمه دوم این صده نیز باز همچنان مردم و طبقات مختلف بویژه طبقه متوسط و اقشار کم درآمد جامعه از همان وضعیت معیشت و بی عدالتی و رانت خواری و فساد گسترده در سیستم حاکمیتی ناراضی و معترض هستند .

در حالی که جمهوری اسلامی با رای بیش از ۹۸ درصدی همین مردم بصورت اکثریت قاطع بی شک یکی از دمکراتیک ترین انتخابات تاریخ ایران به قدرت رسیده و در این جای شکی نیست

اما سوال اینجاست که چطور می شود که حکومت دیکتاتوری پهلوی یا حکومت دموکراتیک اسلامی هیچکدام مرهمی بر زخم های ایران ننهاده اند و هر دو به یک اندازه نارضایتی را در جامعه گسترش داده اند و مردم همواره در ۱۰۰ سال گذشته ناراضی اند .

به عنوان شاهد ، نمایش رادیویی شهر قصه به عنوان مثال خوبی از این اتفاق می تواند شباهت های بسیار زیاد معضلات و نوع نارضایتی های مردم را در دو نوع حکومت مختلف و متفاوت به ما نشان دهد  .

اولین بار شهر قصه در سال ۱۳۴۵ با نقش آفرینی بیژن مفید، هومن مفید، بهمن مفید، مریم مدنی و جمیله ندایی به صورت یک نسخه ۴ ساعته با گروه نمایش برنامه دوم رادیو تهران ضبط و اجرا شد. این نمایشنامه اکنون ممنوع است و جالب اینکه در همان سال نیز ممنوع اعلام شده بود .

اما نکته جالب این قصه این است که با گوش دادن به آن می توان فهمید که دغدغه های اجتماعی در سال ۱۳۴۵ با دغدغه های امروز در موارد مشابه و موارد زیادی دقیقا همان است . یعنی خبر بد این است که دغدغه های مردم در این ۱۰۰ ساله هیچ تغییری نکرده .

حکومت ها عوض شدند قوانین در چارچوب هر حکومت تغییر کرد اما دغدغه مردم عوض نشده و گوش دادن به شهر قصه انگار همین امروز در تهران اجرا شده  . و این جای نگرانی است.

 

اینجا سوال پیش می آید که آیا مشکل اصلی در مجریان هر حکومت است ؟ آیا علت اصلی در نحوه اجرا در هر حاکمیت است ؟ مشکل کجاست ؟

البته ایراد در مجریان نمی تواند باشد چرا که با تغییر حکومت به طور قطعی تمام مجریان قبلی پاکسازی و قلع و قم شده ولی مشکل پابرجاست . پس مجریان نمی توانند عامل اصلی در مشکلات مردم در ۱۰۰ سال گذشته باشند .

مطمئننا نحوه اجرای قوانین نیز نمی تواند باشد چرا که قوانین و مجریان در دوره پهلوی بی شک هیچ نقشی در قوانین و مجریان و شیوه های اجرا در حکومت جمهوری اسلامی ندارند و همه چیز از بنیان تغییر کرده .

 

اینجا این پرسش پیش می آید که شاید انتخاب نوع حکومت یعنی دیکتاتوری پهلوی یا دموکراسی جمهوری اسلامی هیچکدام پاسخ نیاز مردم و علاج گرفتاری های جامعه ایرانی نیست .

به نظر می رسد اگر حاکمان قصد تغییرات و بهبود وضع موجود را دارند باید به انواع دیگر حکمرانی نیز بی اندیشند و از میان مدل های آزموده نشده و نزدیک تر به آرمان شهر ( حکومت دانایان )، نوعی از حکمرانی را برگزینند که گره از مشکلات مردم بگشاید .

آنچه مسلم است این است که ماندن در وضعیت موجود یا برگشت به دوران تاریک پهلوی جز نکبت و ادبار به همراه نخواد داشت و دانایان و فیلسوفان باید بار امانت بر دوش بگیرند و راهی برای نزدیک تر شدن به حکومت خردمندان برای ایران تدبیر کنند .

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.