پرت و پلا؛ عاقبت یقه سفیدهای تاجگردونی/ زمان شروع موج برکناری ها

بهنام عکاشه؛

پس از پیروزی تاجگردون در انتخابات مجلس دوازدهم، همه نگاه ها به عملکرد او در چهارسال آینده دوخته دوخته شده است.

بخشی از جامعه که در پیروزی تاجگردون سهیم بودند کارمندان، مدیران(اکثرا مغضوب جریان حاکم فعلی) و اصطلاحا طبقه کارمندی یا یقه سفیدها** بودند.

اما عملکرد آتی تاجگردون را باید به سه دوره تقسیم کرد.

۱- دوره اول از لحظه پیروزی در انتخابات تا لحظه ای که به مجلس می رود. به عبارتی از ۱۱ اسفند ۱۴۰۲تا ۷ خرداد ۱۴۰۳

سیاستمدار در حال خروج (outgoing politician) معمولا به دوره ای اطلاق می گردد که فرد حاکم به هر دلیلی مثلا امکان عدم انتخاب مجدد یا شکست در انتخابات، قدرت خود را از دست می دهد.

این حالت برای تاجگردون یک بار تکرار شده است. او در فاصله بین اسفند ۹۰ تا خرداد ۹۱ فقط در فکر سازماندهی کادر سیاسی و اداری خود بود. معرفی ملا ملکپور و امیرحسین ظفری به ریاست دفاتر گچساران و باشت و محول نمودن امور اداری و رسانه ای خود به جمعی از جوانان و مجربین. خود نیز به گشت زنی در مناطق و برنامه ریزی در دو حوزه اش پرداخت و عملا خیلی وارد جریانات اداری نشد.

۲- دوره دوم از ۷ خرداد تا پایان دولت فعلی

این دوره نیز برای او تکرار شده است. واقعیت این است که تاجگردون علایق فکری و اقتصادی متفاوت با دولت فعلی دارد ولی او شخصیتی کامپرومایز داشته و قابلیت میانگیری، مصالحه و مدارا با رقبا و حتی دشمنان خود را نیز نشان داده است.

در دوره بین خرداد ۹۰ تا مرداد ۹۲ که پایان دوره احمدی نژاد و به قدرت رسیدن دولت مطلوب تاجگردون بود او چند عزل و نصب انجام داد که هر ۳ برای او اهمیت حیاتی داشتند. او فورا و در ۱۳ تیر ۱۳۹۰ سیداکبر علیزاه را از فرمانداری برداشته ولی به دلیل عدم قدرت مانور روی نیروهای خودی، به محمد شفیعی مدیرکل وقت تربیت بدنی استان برای فرمانداری گچساران رضایت داد.

در مرداد ۹۱ اردشیر یاری را برای سمت آموزش و پرورش باشت معرفی کرد که به دلیل اینکه حکم سرپرستی بود در مراسم تودیع و معارفه، یاری از قبول آن استنکاف و اصرارهای حمید تاجگردون به وی هم کارساز نبود و یک ماه بعد تاجگردون محمود نظری را به آموزش و پرورش باشت منصوب نمود.

حجه الاسلام موسوی در سال ۱۳۹۱ تریبون نماز جمعه را به حجه الاسلام حجازی واگذار نمود. هر چند تاجگردون در این مورد نقشی نداشت ولی از عزل و نصب های مهم آن دوره به حساب می آمد.

۸ اردیبهشت ۱۳۹۲؛ پاکدل که جانشین علی فولادی شده بود و در تمام دوره تقارن مدیرتش با تاجگردون نتوانسته بود با وی ارتباط منطقی برقرار نماید بویژه در موضوعات مهمی چون انتصابات، استخدام ها، زیرگذر و… جای خود را به محمد باورصاد بختیاری داد تا او بتواند نیروهای سیدقدرت را عزل و راه تاجگردون را به نفت باز نماید. تاجگردون در برکناری پاکدل ملاحظاتی چون بومی بودن و مسئله لیشتر را هم داشت ولی او نمی توانست بیش از این صبوری نماید.

۳- دوره سوم از زمان ابتدای دولت روحانی تا پایان دوره هشت ساله اش در سال ۹۹

این دوره مهم ترین دوران تاریخ گچساران از لحاظ مباحث توسعه ای بود. سامان دادن به راه های منطقه، روستاها، اماکن ورزشی و فرهنگی، طرح های عظیم آبی و کشاورزی و … که بازوی مهم پیشرفت آن مدیران وی بودند.

تاجگردون نوروزی، گوهرگانی و زارع پور و بسیاری دیگر از مدیران قوی(در سطح مدیرکل استانداری، معاونت های به ویژه برنامه ریزی و مالی ادارات کل) را به یاسوج فرستاد تا این لژیونرهای قدرتمند او را در به ثمر رسیدن برنامه هایش یاری نمایند. در آن دوره مدیر روابط عمومی سازمان برنامه بودجه استان بودم. شورای اداری و شورای برنامه ریزی استان با چینشی هوشمندانه در اختیار تاجگردون و برنامه های جاه طلبانه اش قرار گرفته بود و این کاملا لمس میشد. اگرچه در اواخر ملاحظات اجتماعی او را کمی در این برنامه ها و چینش ها محافظه کار کرد ولی تا لحظه آخر این عزم در تاجگردون و سامانه اداری استان وجود داشت.

او قدرتمندترین فرماندارانش رار رو کرد. عبدالرحیم رحیمی و سید ناصر رضایی(؟) را والی دو شهرستان کرد تا خیالش را از این دو منطقه راحت نماید.

ظهیرالدین پورالحسینی را در آموزش پرورش بر کرسی نشاند. در دوره ای اما محمد شهبازی و ایوب مقیمی را به آنجا فرستاد و امیر نوروزی را به ارشاد برد تا هنر را سامان دهی نماید.

تاجگردون همچنین به شهرداری زینل زاده و ظفری در گچساران و برازنده و موسوی در باشت رضایت داد. او حکم ظفری و موسوی را علیرغم مشکلات اداری از تهران اخذ کرد.

برازنده همکاری کاملی با تاجگردون داشت. زینل زاده گرچه هیچگاه آبش با تاجگردون به یک جوی نرفت ولی به او آسیبی هم نرساند و به پرستیژ تاجگردون خدشه ای وارد نمی کرد. ولی درباره ظفری و موسوی اوضاع به عکس بود و این دو در سال ۹۸ کاملا در اختیار جبهه رقیب تاجگردون بودند و ظفری بویژه به همراه پاکدل و سیداکبر نقش زیادی در موضوع اعتبارنامه داشت.

گرچه قشقائی نیروئی بی حاشیه است اما احاطه او توسط نیروهای مخالف تاجگردون موجب شده شهرداری و شورای شهر احتمالا هدف اول پاکسازی تاجگردون باشد. این بسیار به عملکرد آتی آنها نیز بستگی خواهد داشت ولی زوج مرادی و علیپور احتمالا نقش پررنگ تری در آینده شورا، شهرداری و شهر خواهند داشت. تاجگردون می داند آدم عاقل از یک سوراخ سه بار گزیده نمی شود و مماشات احتمالی او با هر ملاحظه ای هواردارنش را نسبت به موقیت او بدگمان خواهد کرد.

تاجگردون اما او در طول هشت سال زعامتش بر گچساران و باشت در هر اداره چند مدیر را جابه جا کرد و همین موجب افزایش انتقادها از او به خاطر نبود اعتماد به نفس در مدیرانش شد.

عملکرد تاجگردون در نفت رویایی بود. او در هر پستی که می خواست و توانست نیروی خود را به کار گرفت و اکثر آنها به او وفادار ماندند.

راه او را در نفت اگرچه باورساد باز کرد ولی این صیدالی بود که جاده را برایش آسفالت کرد. اوبه تاجگردون هییچگاه نه نگفت.

حالا او که حمیت های آیت الله و محمد بهرامی را هم خواهد داشت گرینه ای غیرقابل چشم پوشی است.

اما او در این دوره کار سختی پیش رو دارد. عکس ادوار گذشته، سامانه انتخاباتی او در نفت توسط جوانان پرشور و کم توقع و در کنارشان مجربین شکل گرفت که اکثرا نیروهای تازه رسمی یا غیررسمی بودند. او تعمدا و به خاطر حساسیت ها دست به چنین کاری زد. هرچند اکثر مدیران رسمی چندان میلی به ورود به مبارزه بزرگان در انتخابات نشان نداده و این محافظه کاری را با نشست ها و عکس های دوگانه نشان دادند. کار تاجگردون در نفت بسیار سخت است.

کمالی اولین مدیر فعلی بود که به تاجگردون تبریک گفت هرچند که پیش از انتخابات نیز اجازه نداد فعالیت های جوانان نفتی که مورد نقد جریانات سیاسی رقیب بود متوقف گردد. او باید و نشان داده می تواند دور یک میز نشسته و بده و بستان کند. کمالی باید کار باورصاد را انجام دهد ولی آیا او هم در دوراهی اهواز تاجگردون گیر خواهد کرد و اگر بله چه زمانی این اتفاق می افتد؟

در پتروشیمی و پلیمر اما قضیه فرق می کند. سیدناصر نخواست دست به ترکیب پتروشیمی بزند و چندان وارد این حوزه نشد.

قریب به اتفاق مدیران این سازمان نوپا در گچساران، از حامیان تاجگردون هستند. کمپین نفت، پتروشیمی و پلیمر از پررنگ ترین کلونی های تبلیغاتی تاجگردون بودند.

دانشگاه آزاد نیز احتمالا یکی از پروژه های آتی تاجگردون خواهد بود.

آموزش و پرورش هم می تواند آبستن وقایعی برای او باشد. کت و شلوارها و حتی مانتو شلوارهای فراوانی برای مدیریت این سازمان دوخته شده است. تاجگردون خیاطی است که باید بداند این لباس بر کدام تن برازنده خواهد بود.

** اصطلاح «کارگر یقه‌سفید» را آپتون سینکلر، نویسنده آمریکایی در دهه ۱۹۳۰ ایجاد کرد. یک کارگر یقه‌سفید کارمندی حرفه‌ای با حقوق و دستمزد است که معمولاً به کارهای دفتری و مدیریت اشتغال دارد. این اصطلاح به خاطر پیراهن‌های یقه‌سفیدی که پوشیدنشان در اوایل و اواسط سده بیستم میلادی بین کارکنان دفتری (کارمندان) رایج بود، وضع شده‌است.(ویکی پدیا)