رضا رویگری: «ایران‌ایران» را در حکومت نظامی ضبط کردیم 

به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، موزه سینمای ایران در ادامه انتشار سلسله نشست‌های تاریخ شفاهی خود، به مناسبت زادروز رضا رویگری، بازیگر پیشکسوت سینما،تئاتر و تلویزیون ایران بخش‌هایی از گفت‌وگوی تاریخ شفاهی این هنرمند را که شهریورماه ۱۴۰۰ انجام شده بود منتشر کرد.

زیر چادر خانم‌ها قایم می‌شدم و یواشکی به سینما می‌رفتم

رضا رویگری با بیان این که زیر بازار امام‌زاده صالح تجریش به دنیا آمده است، گفت: «زمانی که کودک بودم یک سینما به نام سینما بهار نزدیک خانه ما وجود داشت که در آن فیلم نمایش داده می‌شد و من هم دوست داشتم فیلم‌ها زود به زود عوض شود و بروم فیلم‌های بیشتری ببینم. برای خرید بلیت فیلم‌ها پول هم نداشتم، زیر چادر خانم‌ها مخفی می‌شدم و یواشکی به داخل سالن سینما می‌رفتم.» 

او ادامه داد: «در خانواده ما هیچ کسی به سینما علاقه نداشت و تنها فردی که علاقه‌مند به سینما و فیلم دیدن بود من بودم. یادم می‌آید در کودکی پوست هندوانه را روی سرم می‌گذاشتم و دو تا پر رویش می‌زدم تا شبیه کلاه‌خود شود و یک پیت حلبی و چوب برمی‌داشتم و با بچه‌ها رستم و سهراب را در کوچه بازی می‌کردیم و این تنها تفریحی بود که من را به سینما وصل می‌کرد.»

او با اشاره به این که علاقه‌اش به بازیگری از سینما بهار شروع شد، گفت: «با دوستانم دم در سینما بهار می‌رفتیم و به شوخی به آن‌ها می‌گفتم یک روزی اسم من بالای در این سینما می‌خورد. خنده‌دار هم بود. چه کسی فکر می‌کرد رضا رویگری پسر حاج مجتبی رویگری مذهبی روزی بازیگر سینما شود.» 

بیشتر بخوانید: 

رضا رویگری: بعد از «مختارنامه» دیگر هیچ کاری به من مزه نمی‌دهد 

عکس | چهره دیدنی رضا رویگری در «پیر پسر»

رویگری با بیان این که اولین کارم به صورت حرفه‌ای «عبادتی بر زندگی‌نامه حسین بن منصور حلاج» بود، افزود: «در کارگاه نمایش چند گروه بودند که کار می‌کردند. گروه اسماعیل خلج به دلیل این که کارهای کوچه‌بازاری می‌نوشت اسم گروه‌مان «کوچه» بود و اسم گروه آربی آوانسیان «بازیگران شهر» بود. چند گروه بودیم و من در اکثر کارهای آقای خلج می‌خواندم و آوازخواندن جدی من در همین کارها آغاز شد.» 

او درباره تلاوت قرآن و خوانندگی خود توضیح داد: «پدرم مذهبی بود و خیلی دلش می‌خواست من روحانی شوم. یادم می‌آید یک آقایی به نام سیدفخرالدین طاهری در مسجد اعظم تجریش امام جماعت بود و با ما قرآن کار می‌کرد و من به دلیل این که صدایم خوب بود بیشتر با اذان من در محله‌مان، سحری و افطار می‌خوردند. در آن زمان پنج نفر بودیم  که اذان می‌گفتیم.»

برای «عقاب‌ها» ۱۵ هزار تومان دستمزد گرفتم 

رویگری خاطرنشان کرد: «من روی صحنه بهترین دانشگاه‌ها را رفتم و هرچیزی که مردم از من می‌بینند همه را روی صحنه تئاتر آموختم. تئاتر زیاد کار کردم و زمانی که سر صحنه بودم پیشنهاد کار سینمایی هم داشتم. قرار بود داریوش مهرجویی فیلمی به نام «الموت» بسازد و با بازیگران کارگاه نمایش که من هم جز آن‌ها بودم کار کند اما ساخته نشد. مهرجویی همیشه تماشاگر تئاترهای ما بود.»

او با اشاره به صحبت مسعود نجفی، مصاحبه‌کننده مبنی بر این که «عقاب‌ها» اولین فیلم سینمایی شما بود و شروع خوبی هم به شمار می‌آمد، گفت: «زنده‌یاد ساموئل خاچیکیان من را در تلویزیون دیده بود و من را برای «عقاب‌ها» که داستان آن درباره جنگ ایران و عراق بود انتخاب کرد. در آن زمان دستمزدم برای آن فیلم ۱۵ هزار تومان بود. دستمزدهایی که امروز گرفته می‌شود حتی در رویای ما هم نبود.»  

خودم هم «شب بیست‌ونهم » را می‌بینم می‌ترسم

او درباره فیلم «شب بیست‌ونهم» نیز بیان داشت: «الان هم که آن فیلم را می‌بینم خودم از بعضی سکانس‌ها می‌ترسم. یکی از مواردی که در حرفه بازیگری برای خودم هم جذاب است این است که تقریبا همه ژانرها (وحشت، اجتماعی، تاریخی و… ) را بازی کرده‌ام.» 

رویگری درباره حضورش در فیلم «اجاره‌نشین‌ها» نیز گفت: «وقتی داریوش مهرجویی پیشنهاد بازی در این فیلم را به من داد با کمال میل پذیرفتم زیرا همه علاقه‌مند هستند تا با چنین کارگردانی کار کنند. «اجاره‌نشین‌ها» فیلم طنز موقعیت بود. البته اگر از پشت صحنه هم فیلمبرداری می‌شد خوب بود زیرا لحظات بامزه و شادی به همراه داشت و جزو فیلم‌هایی است که در پرونده کاری‌ام به آن افتخار می‌کنم.»  

در ادامه این گفت‌وگو مسعود نجفی گفت با «اجاره‌نشین‌ها» فضای کاری شما عوض شد و رویگری ادامه داد: «مهرجویی کارگردانی جهانی و خوب بود و شناخت بسیار خوبی از سینما داشت. «اجاره‌نشین‌ها» تنها فیلم کمدی موقعیت بود که در ایران ساخته شد. یادم می‌آید در سینما فرهنگ با مردم این فیلم را دیدم و برای صحنه‌های کمدی آن‌قدر خندیدم که از پشت افتادم. داریوش مهرجویی اغلب تئاترها را می‌دید و بیشتر از بازیگران تئاتر در کارهایش استفاده می‌کرد البته سیروس الوند هم همین کار را انجام می‌داد.» 

زنده‌یاد علی حاتمی و داوود میرباقری در نوشتن دیالوگ‌ها فوق‌العاده هستند

رویگری ادامه داد: «برای انتخاب نقش‌ها دیالوگ برایم اهمیت زیادی دارد و من معتقدم بازیگر توسط دیالوگ می‌تواند به نقش مورد نظر خود برسد و خوب بدرخشد. زنده‌یاد علی حاتمی و داوود میرباقری در نوشتن دیالوگ‌ها فوق‌العاده هستند. دیالوگی که از ایشان در فیلم «مادر» همیشه به یادم مانده است این است: ناله آب از ناهمواری زمین است.» 

او در ادامه بیان داشت: «باید به یاد داشته باشیم که اگر با یک بازیگر بزرگ کار کنیم خودمان هم به سطوح بالاتری می‌رسیم. به عنوان مثال، در بازی پینگ‌پنگ وقتی یک ورزشکار نتواند جواب کات‌ها را بدهد طبیعتا بازی خوب نمی‌شود. در سینما هم به همین شکل است. زمانی که یک بازیگر بزرگ روبه‌روی ما باشد طوری بازی می‌کنیم که ما هم مجبور شویم خودمان را به آن سطح برسانیم و این برای یک بازیگر بسیار خوب است.» 

«بوتیک» بهترین فیلم سینمایی من است

رویگری همچنین افزود: «از قدیم گفته‌اند که بازیگر دو بار می‌میرد. یک‌بار زمانی که مثل همه آدم‌های دیگر می‌میرد و یک بار زمانی که کار نمی‌کند. زیرا عشق بازیگر کار و بازی است و زمانی که کار نکند دل‌شکسته می‌شود. مردم همیشه به من محبت داشتند و من هم از آن‌ها تشکر می‌کنم. ما مردم بسیار خوب و قدرشناسی داریم.» 

او درباره بهترین  نقش‌آفرینی‌های خود گفت: «بهترین بازی من در فیلم «بوتیک» ساخته حمید نعمت‌الله بود و آن فیلم را خیلی دوست دارم اما مردم نقش کیان در «مختارنامه» را خیلی دوست داشتند و بازخوردهای خوبی برای این نقش گرفتم.» 

رضا رویگری: «ایران‌ایران» را در حکومت نظامی ضبط کردیم 

در «مختارنامه» بدل نداشتم و تمام سوارکاری‌ها را خودم انجام می‌دادم

رویگری خاطرنشان کرد: «در «مختارنامه» بدل نداشتم و تمامی سوارکاری‌ها را خودم انجام دادم. شاید یک بازیگر سال‌ها باید کار کند تا چنین نقشی برای او نوشته شود اما این اتفاق خوب برای من افتاد. داوود میرباقری تاکید کرده بود نقش کیان فقط برای رضا رویگری است و دیگران را گریم نکنید و نیاورید برای این نقش. یکی از جذابیت‌های نقش من در «مختارنامه» این بود که کاملا ایرانی بود.»

رویگری با اشاره به فعالیت‌های خود در حوزه موسیقی نیز گفت: «سه آلبوم «از عشق گفتن»، «غوغا» و «کازابلانکا» را وارد بازار موسیقی کردم و بسیاری از آهنگ‌ها را خودم ساختم.»  

رضا رویگری: «ایران‌ایران» را در حکومت نظامی ضبط کردیم 

او درباره اجرای آهنگ «ایران‌ایران» نیز توضیح داد: «زمستان ۵۷ بود. آقای فریدون خوشنود به خانه من آمد و گفت یک آهنگ دارد و می‌خواهد من آن را بخوانم. صدایی جدید و ناشناخته می‌خواست و صدای من را از تئاتر شنیده بود. کار متفاوتی بود؛ در منزل‌شان ملودی را با پیانو زد و شعر آن هم درباره اتفاقات آن روزها بود. به استودیو رفتیم. ۲۶ دی ۵۷ می‌خواستیم ضبط کنیم. شب‌های حکومت نظامی بود. در استودیویی در یک زیرزمین ضبط کردیم. برای بخش‌های الله الله چند دانشجو را آوردند و با من همراه شدند و در شرایط سختی ضبط کردیم.»

رویگری ادامه داد: «من معتقدم صدا چیزی است که خداوند در حنجره هر آدمی می‌گذارد اما من برای بازیگری زحمت زیادی کشیدیم و به همین دلیل به بازیگری بیشتر علاقه‌مند هستم و در این حوزه فعالیت بیشتری داشتم.» 

قدر هنرمندان را بدانیم

او در پایان گفت: «از من که گذشت اما قدر هنرمندانی که هستند را باید بیشتر بدانیم. هنرمندانی که هستند و کسانی که قرار است در آینده از بزرگان سینما شوند.» 
 

۲۵۹

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.