امروز : دوشنبه, ۷ فروردین , ۱۴۰۲ - 6 رمضان 1444
هنوز فاخته میخواند و یوسف را صدا میزند
در قصههای عامیانه جنوب یاکریم را (کای کاسو) یا (کاکا یوسف) میشناسند و در افواه موجود است که یاکریم همان یوسف گمگشته و دُردانه یعقوب است و او همواره نام یوسف را بر زبان دارد، کسی چه میداند، هنگامیکه در ۱۶ خردادماه در سال ۱۳۳۲ او به دنیا آمد و خانواده اهدای خدای کریم را کریم نامیدند یک فاخته هم بر پشتبام خانهشان نخوانده باشد و او را یوسف و برادر گمشده ننامیده باشد؟
سری از معرفت و دانش هنری که سالهای سال طی آموزش، تجربه، دانشگاه، همکاری با بزرگان و… آموخته بود و بیمحابا از آن میبخشید، چه آن هنگامیکه دورترین مناطق این کشور بهعنوان داور یا مربی نمایشی حضور مییافت، جایی که کمتر کسی رغبت به رفتن داشت و هنوز علاقهمندان به او، خاطرات زیادی از این معلم خوشذوق و بادانش و در ذهن خاطرات خود دارند، بخصوص بچههای جنوب ایران و که همواره قدرشناس محبتاند.
دوران زندگی و حیات هنری کریم، پر از اتفاقات و حوادث خوب است، دانش و تبحر او خصوصاً در زمینه بازیگری را میتوان از اعتمادی که کارگردانان بزرگ به او داشتهاند دریافت، هنگامیکه پهلوان اکبر میمیرد در سال ۱۳۵۰ با ابراهیم سخنسنج، دیکته و زاویه غلامحسین ساعدی، با جاننثار نوشته بیژن مفید و کارگردانی عبدالله اکبری، تیرکمان نوشته محمود جعفری و کارگردانی عبدالله اکبری در سال ۱۳۵۶، کوچ بهزاد فراهانی، عروس در سال ۱۳۵۶، ارباب پونتیلا و نوکرش ماتی را با محمد جعفری به صحنه بردند و بعد از انقلاب سال ۱۳۵۸ نسل آواره منوچهر سپهر و همان سال مرگ یزدگرد بیضایی را بازی کرد و آنگاه از فرصت بهدستآمده نمایش از خاک تا افلاک را به کارگردانی محمود فرهنگ نیز استفاده کرد، سال ۱۳۵۹ نمایش در اعماق گورکی به کارگردانی احمد کوثر و در سال ۱۳۶۳ پرورشگاه مجید بهشتی را به تصویر کشیدند. نمایش گوهرشاد نورالله حسینخانی در سال ۱۳۶۸ و سی مرغ سیمرغ قطبالدین صادقی را سال ۱۳۶۹ در سالن اصلی تئاتر شهر به روی صحنه برد و ایفای نقش نمود. نمایش آن شب که تورو زندانی بود مجید جعفری به همراه بیا تا گل برافشانیم را بازی داد و در سال ۱۳۹۵ نمایش باغ آلبالو چخوف را بازی نمود، کریم کریمانه و عاشقانه به بازی در نمایش خورشید کاروان روی آورد، کریم اکبری در کارنامه هنری خود تجربههای کارگردانی و دستیاری هم داشت از جمله میتوان به نمایش میراب در سال ۱۳۶۰ در سالن چهارسو و اکبرآقا آکتور سینما در سال ۱۳۸۵ و دستیاری اکبر عبدی اشاره نمود.
کریم در عرصه هنر کودک هم صاحب تجربه است و آثاری چون کودک خیالی و روباه مکار در سال ۱۳۶۴ و محکومین بهشت را در کارنامه خود دارد.
فرصت بودن در کنار کریم اکبری مبارکه برای من خیلی جذاب و فرصت خوبی بود در ورکشاپها، داوریها و… حتی از فرصت یک تجربه مشترک تئاتری که باید از آن بهعنوان آخرین حضور کریم در صحنه نمایش نام ببریم، یاد میکنم که در سالن قشقایی رخ داد، تجربهای که برای هر دوی ما مفید بود، بازی کردن و به تصویر کشیدن مردی، از همکلاسان کریم و دانشآموخته رشته نمایش، در سالنی که به افتخار او قشقایی نامیده میشود. گویی در این نمایش ارادتمند شما کریم هم در حال تکرار همان تجربه است عدهای از دوستان او جمع شدهاند نظیر آقایان محمود فرهنگ، مهدی کاموس، مجید اشتیاقی، یدالله وفاداری و… که یاد و خاطره دومین سال کوچ کریم را به همراه فرزندش نوید اکبریمبارکه که نقش پدر را ایفا میکند احیا کنند، تجربه شخصی خود را با کریم بودن میگویم وقتی در محافل و فضاهای عمومی نظیر رستوران و… کسی او را میشناخت و به خاطر نقش غیرقابل تکرارش در سریال امام علی (ع) به او خطاب ابن ملجم میکردند، گرچه اشاره به یک نقش منفی بود، اما کریم همواره خوشحال میشد و میگفت، خوشحالم که نقش و شخصیت بد ابن ملجم مردم را به یاد امام علی (علیهالسلام) این الگوی معرفت، رفاقت و محبت میاندازد.
اگر خوب گوش دهیم هنوز فاخته میخواند و کریم و یوسف را صدا میزند، تناسب این ایام هجرت مردان بزرگی چون سردار دلها و ایام حزن و اندوه زهرای بتول دخت رسول، ناجی، شافی و میزبان همه محبین اهلبیت و راهنمای ماندگان در این سرای فانی باشد؛ انشاءالله.
این مطلب بدون برچسب می باشد.
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تحریریه زاگرس آنلاین منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.