تحلیل رفتار تاجگردون در انتخابات ۱۴۰۰ و ۱۴۰۲؛ چرائی پیروزی سیدناصر و شکست جعفری

بهنام عکاشه؛ با پیروزی سید ناصر در ۲۸ مرداد و سوگند و تائید اعتبارنامه در ۵ و ۱۷ مرداد ۱۴۰۰، امپراتوری ده ساله تاجگردون در گچساران و باشت و حتی استان فروریخت.اینکه چه عناصری در این فروپاشی نقش داشت، یک انتخابات ساده بود که می توانست به گونه ای دیگر پایان یابد یا این یک جبر تاریخی بود و مهمتر از همه آینده خانواده تاجگردون و میزان تاثیر آنها در ساخت سیاسی و اجتماعی منطقه، موضوعی است که در آینده مفصلا بایستی به آن پرداخت.‌

وقتی به جدول آرای نامزدها نگاه می کنیم راحت تر می توانیم اتفاقات هفته های منتهی به انتخابات را داوری کنیم.در انتخابات ۱۴۰۰، ۶۰ هزار نفر پای صندوق های رای آمدند و این ۱۸ هزار نفر کمتر از ۱۳۹۸ بود که ۷۸۰۰۰ نفر صندوق رای را برای بیان نظرات خود انتخاب کرده بودند.این کاهش آرا، می تواند به دلسردی مردم از بهبود اوضاع، حذف ساسان تاجگردون و پدیده کرونا بازگردد.

از روزی که غلامرضا حذف شد، تاجگردون ها تصمیم گرفتند برادر بزرگتر را وارد عرصه کنند و این گرچه به مذاق ساسان خوش نمی آمد و آمادگی و روحیات ورود به این عرصه را نداشت ولی ظاهرا تصمیمی بود که نمیشد از آن چشم پوشید.ساسان معاون وزیر بود و متانت ناشی از سال ها کار کارشناسی و بودجه، موجب شده بود پیشنهاد برادر برایش هیچ جذابیتی نداشته باشد.در نهایت ولی ساسان وارد بازی گشته و قرار بر صحنه گردانی غلامرضا شد.او که بلافاصله پس از اتفاقات مجلس، ارتباطش را با هومان عسگری شدت بخشیده و او را به آمدن ترغیب نموده بود ناخواسته با علیمراد جعفری وارد ائتلافی نانوشته شد.به این ترتیب آن دو بدون اینکه بخواهند در راستای اهداف همدیگر وارد گود شدند و هر یک با یک هدف مشترک وارد شدند. هدف هر دو حذف سیدقدرت بود.

آنها در این امر خوش درخشیدند اما آنچه را در مخیله شان نمی گنجید آن بود که ماه ها پیش از آن سیدقدرت آن را پیش بینی و برادر را به نام نویسی در تهران ترغیب کرده بود.جعفری و تاجگردون این گزینه را در محاسباتشان نادیده گرفته بودند. پلیتیک مرد چشم سبز باوی آن دو را کیش کرده و صحنه بازی را به هم زده بود.سیدقدرت با درایتی وضف ناپذیر، جرعه ای تلخ را نوشید و با علم احتمالی به رد خود، پرچم جریان را به برادرش سپرد. به این ترتیب حتی اگر شکست میخورد هم مانع دستیابی اغیار به این پرچم میشد.گو اینکه در آن موقعیت کسی جز خالق پائی که جاماند نیز نمی توانست این ردا را بپوشد.آنقدر این حرکت استراتژیک بود که سیدقدرت حتی نگرانی های درون جریانی مانند حذف پاکدل قدرتمند را به جان خرید تا سررشته این کلاف سردرگم را در دست داشته باشد.

اما در آنسو نیز بازی ادامه داشت. تاجگردون با نظرسنجی پیامکی که منتقدین فراوانی داشت، رایش را به کرسی نشاند و شد آنچه نباید میشد.او سردرگمی و اختلاف را به جبهه خودی کشاند. عده ای از نزدیکانش به هومان و عده ای به کمپین جعفری کشانده شدند و پایگاه اجتماعی اش در باشت و باوی هم تقریبا یک سره به سیدناصر رای دادند.تاجگردون اما زیرک تر از آن بود که چیز زیادی را از دست بدهد.

هر چند شکست سیدقدرت و برادرش برایش حیثیتی بود ولی صدارت کسی چون جعفری می توانست برایش گرانتر تمام شود.بعید است او به این چیزها فکر می کرده ولی خروجی انتخابات برایش چندان نیز نومیدکننده نبوده است. برخی معتقدند برای تاجگردون، شکست جعفری در ۱۴۰۲ به مراتب سخت تر از شکست سیدناصر در همان سال است.

با پیش گرفتن سیاست رسانه ای خردکننده برای سید ناصر، او همان سیاست اصولگراها در سال آخرش را پیش گرفته است.سیاست او بازی با مهره ها هنوز اما به شکلی دیگر ادامه دارد و به همان شیوه قبلی در حال نگه داشتن چند گزینه در صحنه مثلا در بویراحمد است.او احتمالا رقیب اینده اش را نه در باوی که در بویراحمد یافته است.

اینکه جمع آرای سیدناصر و محمدپور دقیقا با آرای دوسال پیش تاجگردون برابری می کند نشان می دهد که باوی فقط به فرزندان خود رای می دهد. در قشقائی و بویراحمد هم چنین روندی با دوز کمتر برقرار خواهد بود و تنها کسی که توانسته این صحنه را به هم بریزد و در حوزه های مختلف از نامزدهای همان حوزه ها آرای بیشتری کسب کند شخص غلامرضا تاجگردون است.

رای هومان عسگری اما نشان داد احتمالا قشقائی در کوتاه مدت نخواهد توانست در عرصه سیاسی گچساران عرض اندام نماید و همین می تواند اتفاقات این روزها در حوزه قشقائی را توجیه نماید.

آرای جعفری اما حاوی پیام ها و پیامدهای خاص خود بود. جعفری را تا چهارشنبه انتخابات پیروز میدان عنوان می کردند اما در دو روز منتهی به انتخابات چه اتفاقی افتاد سوالی است که باید تاریخ به آن پاسخ گوید.جعفری ۱۶ هزار ر ای(۲۷ درصد آرا) یعنی با قیاس ۹۰ هزار رای ۱۳۹۰ و ۷۸ هزار رای ۱۳۹۸، توانسته ۲۵ و ۲۱ هزار رای بیاورد و این بسیار خیره کننده تر از آرای ثابت ۱۵ هزار رائی اوست و همین او را و کمپینش رابه آینده امیدوارتر کرده است اما او باید از ائتلاف قدرتمند احتمالی بین تاجگردون ها و زینل زاده بترسد.

ائتلافی که زمزمه وقوع آن شکل گرفته و تحلیلگران نشانه های آن را لمس کرده اند ولی همه چیز تا زمستان ۱۴۰۲ غیرقابل پیش بینی خواهد بود.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.