شرکت نفت بین دو انقلاب/قرار است چه اتفاقاتی در نفت گچساران بیفتد؟

بهنام عکاشه؛

شرکت نفت بین دو انقلاب به کتاب ایران بین دو انقلاب اشاره دارد که یرواند آبراهامیان به بررسی شرایط اجتماعی ایران از مشروطه تا انقلاب ۱۳۵۷ می پردازد.

این واقعیتی است که الان و در دوران انتقالی اصطلاحا اردک لنگ(lame duck) بخش زیادی از قدرت خود را از دست داده و آن را به قضا و قدر یا به نیروهای موثر خود واگذار کرده است.

در روزهای گذشته گفت و گو، مطالعه و ملاقات هائی در زمینه احتمال تغییرات مطلوب طیف حاکم در شرکت نفت گچساران داشتم که صرفا در قالب گمانه زنی ارائه می شود و جا دارد مدیرعامل، مدیران شرکت نفت گچساران و مناطق در اهواز آن را مد نظر قرار دهند.

ظاهرا حلقه تصمیم سازی در بیرون شرکت نفت گچساران طی جلساتی آینده نفت را برای طیف سیاسی خود، نگران کننده دانسته و لیستی از تغییرات لازم را تدوین و احتمالا یک ا دوماه دیگر به عملیاتی کردن این پروژه اقدام می کنند. اینکه این پروژه در چه سطحی و به چه میزانی انجام شود به میزان همراهی مدیرعامل و مدیران ارشد و میانی شرکت نفت گچساران بازمی گردد. این جریان قصد دارد جریان حاکم بعدی را آچمز نموده تا از تغییرات به دلایل اداری، سیاسی و اجتماعی عاجز بمانند.

اما قرار است چه اتفاقاتی در نفت گچساران بیفتد؟ فی الواقع مطلوب حلقه تصمیم ساز چیست؟

ظاهرا بعد از رفتن ابوالحسن غلامی از مدیریت خدمات، مقرر شده تغییراتی در سطح روسای ادارت خدمات اعمال شود. مانند مستغلات، منازل، ترابری، خدمات ساختمانها، امور فرهنگی و…

تغییراتی هم در سطح اعطای منازل، حذف و اضافاتی در ماشین ها و حتی شیفت ها به نفع جریان حاکم فعلی انجام شود.

در حوزه منابع انسانی که دست خود را برای اعمال بیشترین تغییرات اداری بویژه در ارشدیت و پوزیشن ها و تبدیل سرپرستی ها به ریاست و مدیریت چیزی است که از نظر آنها دور نمانده است. جالب این است که مدیر منابع انسانی در این حوزه راه خود را می رود و منافع طیف خود را هم دنبال می کند و چینش های اخیر و چند حکم اخیر نشان می دهد او هم خواب هائی برای همزبانان خود دیده است.

تغییرات در بهبود، امور ورزش و آموزش مطلوب جریان حاکم می باشد.

اما قرار است بازوی این جریان که تامین و تخصیص است کاملا در اختیار ارتقای افراد منتسب قرار می گیرد.

در حوزه عملیات اما موضوع بسیار پیچیده تر است. این تیم برای اعمال تغییرات گسترده در عملیات قرار است به مدیر این حوزه و مدیرعامل فشار بیاورند. تغییراتی در سطح مدیران میانی مانند خط لوله، رئیس بهره برداری، زون های بهره برداری و تعمیرات و انتقال از واحدهای دور یا اقماری به واحدهای داخل یا نزدیکتر.

حوزه های مربوط به مدیرعامل نیز مد نظر این جریان قرار دارد مانند حراست یا امور حقوقی و قراردادها که احتمالا کمالی با توجه به عملکرد ها چندان مجوزی برای ورود به حریم خود ندهد.

این اتفاقات طراحی هائی است که صرفادر ذهن جریان فعلا مسلط بر نفتو روی کاغذ وجود دارد و معلوم نیست آیا کمالی و مدیران ارشد نفت، از آن اطلاعی داشته و آیا قصد ورود به مدار این برنامه را دارند یا خیر؟ اصولا عملیاتی نمودن این پروژه در زمان فعلی بسیار دور از ذهن به نظر می رسد.

اتفاقی که در بدترین برهه نفت به زعم بسیاری، یعنی زمان پاکدل هم نیفتاد. باورساد هم تن به خیلی از تغییرات نداد و کاهکش کاملا روبروی حسینی ها ایستاد. آنها نفت را نفتی نگه داشتند اگرچه با فضای سیاسی وقت تعاملات طبیعی هم داشتند اما هیچ گاه از نفت نرده بانی برای بالاکشیدن خود و دیگران استفاده نکردند. به نظر کمالی هم این گونه خواهد بود. باید صبر کرد و دید.