بهنام عکاشه؛
در روزهای گذشته بحث آبگیری سد چم شیر حتی قبل از موعد نیز مطرح گردیده است.
این خبر واکنش رسانه ها و دلسوزان حوزه محیط زیست را برانگیخته است و تکرار فاجعه گتوند و حتی بدتر از آن را هشدار می دهند.
این در حالیست که محمود محضرنیا مجری طرح مجری طرح سد چمشیر گفته برخی از ادعاها که عنوان می کند بعد از آبگیری مخزن سد ۵۰۰ هزار تن نمک در رودخانه زهره حل خواهد شد ادعای درستی نیست و در این خصوص مرکز پژوهش های مجلس نیز ایراداتی را به طرح وارد کرده است که گزارش نهایی پاسخ به این ایرادات را امروز برای آنها ارسال کردیم.
محضر نیا ادعا کرده مخلفت ها بویژه از سوی وزارت نفت غیرکارشناتسی و سیاسی است.
این در حالی است که واقع شدن دریاچه سد چم شیر در یک میدان نفتی با چندین چاه نفت، وجود احتمالی سازندها و لایه های دارای نمک در محدوده پیرامونی و دریاچه سد نیز از جمله ابهاماتی بوده است که بحث شوری احتمالی آب دریاچه سد چم شیر را در آینده افزایش داده است.
حشمتی معاون محیط زیست انسانی سازمان حفاظت محیط زیست گفت:« همان طور که رییس سازمان حفاظت محیط زیست در سفر به استان کهگیلویه و بویراحمد اعلام کرده اند سازمان حفاظت محیط زیست اجازه تکرار گتوند دومی را در کشور نخواهد داد و حتما باید نتایج ارزیابی مطالعات در دریاچه سد “چم شیر” به تایید مراجع ذی صلاح برسد و تا اطمینان حاصل نشود، این سازمان هیچ مجوزی برای آبگیری نخواهد داد.»
شهرام یاقوتی متخصص سدسازی و کارشناس ژئوتکنیک در مطلبی با عنوان “زهر در کام زهره” نوشته است: تبعات آبگیری سد چمشیر زیاد است و چند فاجعه در پی آبگیری این سد بروز خواهد کرد و مخزن، محور و در نهایت پاییندست این سد درگیر تبعات فراگیری خواهد بود که در آینده رخ میدهد. مخرن سد چمشیر روی سازند گچساران با ۶۰درصد سطح تماس با سازند نمک است. وقتی سطح تماس مخزن را نسبت به حجم بررسی میکنیم متوجه نکاتی میشویم. سد کوثر که در همین حوضه آبریز احداث شده است، ۵۵۰میلیون مترمکعب حجم دارد، در حالی که حجم سد چمشیر ۳/ ۲میلیارد مترمکعب است. بنابراین حجم آبی که بر این سطح تماس وارد میشود، آنقدر زیاد است که میتواند غلظت نمک محلول بر سازند را بهشدت بالا ببرد.
جواد حیدریان روزنامهنگار هم چم شیر را در چشم شیر آورده و افزوده: آیا ساخت سد چمشیر تنوع زیستی منطقه را نابود میکند؟ «آب»، گویا همیشه، یکی از ابرچالشهای جدی ایران بوده و هنوز هم، چنین است. ایران خشک و کمآب اما با این ویژگی تاریخی، تمدنی به درازی تاریخ زمین دارد. سدسازی در ایران در سده اخیر راهی برای مدیریت آب و یکی از مولفههای توسعه عنوان شده و مورد تاکید بوده است؛ نگاهی که منتقدان جدی و متعصبی دارد.
قرار است دیماه سال ۱۴۰۱ فرآیند آبگیری سد چمشیر آغاز شود؛ سدی که منتقدان بسیاری دارد. یکی از نقدها به مساله برونزدگی گنبدهای نمکی است که مجری سد چمشیر به اما و اگرهای زیستمحیطی آن پاسخ داده است که «مطابق مطالعات جامع که اطلاعات ۶۹ گمانه و مدلسازیهای ژئوفیزیکی را در سد چمشیر بررسی کرده است، در این مخزن هیچ برونزدگی گنبد نمکی در سطح وجود ندارد»؛ پاسخی که به نظر میرسد اگرچه بر پایه دادههای علمی است اما کسی بر صحت آن اعتنایی نمیکند.
طیف منتقد ساخت سد چمشیر البته نگاه دیگری دارد. آنها معتقدند اطلاعات مرتبط با مسائل زیستمحیطی در این سد بهرغم اینکه محرمانه نیست منتشر نمیشود و سازمان محیطزیست از وزارت نیرو که در ساخت سد ذینفع است توقع بیهودهای دارد؛ توقعی که میخواهد معایب ساخت این سد بر محیطزیست را بیان کند. منتقدان محیطزیستی سد چمشیر معتقدند، بررسیها نشان میدهد ۶۰درصد این سد روی سازند نمکی واقع شده است، این مساله در درازمدت موجب اثرات سوء بر کارکرد سد میشود و گتوندی دیگر ایجاد میکند. یکی از حواشی قابلتوجه پیرامون سد چمشیر، مسدود کردن ۱۱چاه نفت در مخزن سد است که گفته میشود دارای حداقل ۵۰میلیون بشکه نفت است. مخالفان ساخت سد چمشیر ادعا میکنند که ارزش اقتصادی این چاههای نفت بیشتر از درآمد حاصل از آب سد خواهد بود. حسین آخانی، گیاهشناس و پژوهشگر محیطزیست، لحظه ورود خود به مخزن سد چمشیر را اینگونه توصیف میکند: به محض آنکه پایم به محدوده مخزن رسید مانند فیثاغورس فریادم به هوا شد؛ یافتم! یافتم! اولین گیاهی که دیدم برایم بسیار آشنا بود. این گیاه گونهای از جنس پَرَند بود که سال گذشته از نزدیکی آن منطقه بهعنوان گونهای جدید برای علم گیاهشناسی به نام پَرَند زاگرس (Pteropyrum zagricum) نامگذاری کردم. کمی آن طرفتر از گونههای گیاهی بومی و انحصاری و جنگل زیبایی از کُنار، شاهد وجود ۵۰۰هکتار جنگل رودخانهای منحصربهفرد و بهشتگونه بودم که وجود این جنگل در این اقلیم گرم بسیار خاص بود که در بازدید چند روز گذشته خود شاهد آتشزدن آن توسط متولیان سد بودم. سازند گچساران از نظر گیاهشناسی برای دنیا حائز ارزش است. گیاهان گچدوست در این سازند تکامل پیدا کرده و زیستگاه آنها مساحتهای محدودی را به خود اختصاص دادهاند. رویش هر گیاه برای ما مانند یک آزمایشگاه تحقیقاتی است.
دکتر سروش کیانی قلعهسرد پژوهشگر اقتصاد منابع طبیعی و محیطزیست هم از دومین گتوند رمزگشایی کرده و می گوید: واکاوی چرایی تداوم نگاه توسعه ناپایدار در قامت سد چمشیر، مساله اصلی این نوشته است. سابقه برنامهریزی در خصوص توسعه، یکی از وجهتمایزهای مهم ایران از دیگر کشورهای خاورمیانه است. در واقع کمتر کشوری را پیرامون ایران میتوان یافت که چنین تاریخچهای در خصوص برنامهریزی مدون برای توسعه داشته باشد. پنجبرنامه توسعه قبل از انقلاب و ۶برنامه بعد از انقلاب با سابقهای ۷۵ساله نشان از آن دارد که فارغ از نتایج و دستاوردها، ضرورت و لزوم برنامهریزی برای توسعه از سوی حکمرانان ایران بهخوبی احساس شده است و در این خصوص اقدامات عملی داشتهاند.
هنگامی که تمام یا بخشی از شاخصهای این نوع حکمرانی مانند «حق اظهارنظر و پاسخگویی»، «ثبات سیاسی و عدمخشونت»، «کارآیی دولت»، «کیفیت قوانین حکمرانی»، «حاکمیت قانون» و «کنترل فساد» ضعیف باشد، مسلما وقوع چنین تصمیمگیریهای اشتباهی دور از ذهن نخواهد بود.در چنین شرایطی کشوری که نتایج خسارتبار سدسازی را در مناطق مختلف مانند سد گتوند دیده است، بار دیگر در پی ایجاد و بهرهبرداری از سدهایی میرود که در بهترین حالت ممکن نتایج و دستاوردهای سد گتوند را در پی خواهد داشت. در واقع مدیریتی که تجربه سد گتوند را به چشم دیده است و اثرات جبرانناپذیر محیطزیستی این سد را پیشروی خود دارد، به جای عبرتآموزی از این فاجعه مدیریتی، این بار بهدنبال بهرهبرداری از سدی دیگر با همان شرایط (و شاید بدتر) به نام سد چمشیر است؛ سدی که در عدمشفافیت کامل اطلاعات اجرا میشود و به مرحله بهرهبرداری میرسد، در گام پایانی خود یعنی بهرهبرداری بار دیگر مورد نقد جدی از حیث وجودی تا اثرگذاری قرار میگیرد و باز هم پاسخگویی شفافی وجود ندارد و تنها برای اخذ مجوزهای محیطزیستی توسط دولت از دولت اقدام میشود! در چنین شرایطی تلاش فعالان و متخصصان محیطزیستی در خصوص تبعاتی همچون شور شدن رودخانه زهره، از بین رفتن اراضی خوزستان، ایجاد کانونهای ریزگردی، از بین رفتن گونههای گیاهی، از بین رفتن جنگلها و مواردی از این دست شاید کمتر اهمیتی برای مدیریتی داشته باشد که در آن سازهمحوری و لزوم توسعه سازهها در اولویت باشد و مسائل اینچنینی به دلیل فقدان درک درست از توسعه پایدار دارای اهمیت نخواهد بود. از این رو سد چمشیر همانگونه که اولین مورد در مدیریت اشتباه منابع طبیعی در راستای توسعه ناپایدار نبوده، قطعا آخرین مورد نیز نخواهد بود و تا زمانی که ذهنیت مدیران اجرایی و سیاستگذاران مانند وضعیت کنونی باشد، از اینگونه دخل و تصرفهای غیرصحیح در منابع طبیعی کشور بسیار خواهد دید. بیگمان وجود چنین مسائلی و سربرآوردن سدهای اینچنینی، احداث پتروشیمیها در شهرهای کویری، انتقال آب از سرشاخههای رودها به مناطق کویری کشاورزی و صنعتیمحور، شیرینسازی آب دریا با هدف انتقال به بخشهایی از کشور که توانایی مدیریت تقاضای آب وجود ندارد، بهرهبرداری از آبهای ژرف با توهمات سیرابسازی پایدار پرتنشترین نقاط آبی کشور، نابودی جنگلها و مراتع با هدف کشاورزی بیشتر و بسیاری از موارد مشابه علت اصلی مشکل نیستند، بلکه نشانههایی از عدمدرک درست از توسعه هستند که تا زمانی که مدیران و سیاستگذاران تکلیف خود را با این دو مقوله روشن نکنند، از این دست خطاهای بزرگ اجرایی بسیاری روی خواهد داد.
حال سخنی با جناب اژه ای ریاست محترم قوه قضائیه!
با تمام این مخالفت های علنی آیا یک درصد احتمال صحت این ادعاها وجود ندارد؟ در صورت درستی نظرات دلسوزان زیست محیطی آیا باید باز شاهد تعجیل مجریان و طراحان در وزارت نیرو باشیم؟ آیا از گتوند درس نگرفته ایم؟ آیا مجریان گتوند و امضا کنندگان مجوزهایش از سوی هیچ محکمه ای در زمان خود محاکمه شده اند؟
به نظر می رسد بی مبالاتی های گذشته در حوزه بازرسی و نظارت در کشور که منتج به برخی هزینه های سنگین روانی برای ملت، مملکت و حاکمیت داشته است نمی خواهد دست از سر این مرز و بوم بردارد.
این بار وارد شوید و به رسم بی تفاوتی اسلاف تان خاتمه دهید. برای مجریان و امضا کننندگان طرح، حکم اعدام تعلیقی بدهید و مکانیسم ماشه را اجرا کنید. قرار نیست هر کسی در این مملکت دلش می خواهد هر کاری کند و برود و هزینه اش را بر گرده مردم و مدیران بعد از خود بگذارد و با روح و روان و نان شب مردم بازی کند.
آیا می دانید خدای ناکرده اگر اتفاق بدی برای چم شیر مانند گتوند بیفتد چند منطقه و حتی استان کشور با آن درگیر می گردند؟
شما این روند را قطع نمائید و به صورت نمادین برای وزیر نیرو و رئیس سازمان حیط زیست حکم اعدام تعلیقی صادر نمائید تا مدیران احساس کنند که این مملکت صاحب دارد.
در نهایت ما که زورمان به کسی نمی رسد و می دانیم این طرح هم اجرا می شود و در صورت اثبات صحت نظر کارشناسان نه کسی محاکمه نه کسی حتی پاسخ خواهد داد که اگر این گونه بود مدیران قبلی پاسخگو بودند و چه بهتر از فراموشکاری مرمانی که الان نام وزرای زمان گتوند را فراموش کرده اند و شاید هم خود گتوند را.
فقط دعا می کنیم که به خیر بگذرد و مانند آن پیرمرد طبسی به مدیران هم می گوئیم: خودتان می دانید و مملکت تان!
تمام حقوق برای پایگاه خبری زاگرس آنلاین محفوظ می باشد کپی برداری از مطالب با ذکر منبع زاگرس آنلاین-زاگرونا بلامانع می باشد.
طراحی ایده گرافیک پارس
به نظرم باید به خودتون حکم تعلیقی داد که به من گفتی انتخابات ۳۰ هست در حالی که ۲۹ بود 😂😂