ظرفیت پیشرفت هنر را در مدیریت دولت سیزدهم اعتمادساز می‌بینم

دکتر تاجبخش فناییان در گفت‌وگو با خبرنگار تئاتر ایرنا درباره جشنواره تئاتر فجر و تاثیر آن در روند رشد هنر نمایش کشور اظهارکرد: جشنواره دو رویه دارد؛ رویه‌ای ساختاری و وجه محتوایی. از نظر ساختاری گمان نمی کنم این رخداد اتفاقات خیلی جدیدی را رقم بزند مگر آن‌که در فرآیند تصمیم‌گیری‌ها امکاناتی سنجیده شود. به عنوان مثال در حوزه پژوهش در این دوره جشنواره کار بیشتری شود.

تقریباً می‌توان گفت تماشاگر، تولیدکننده، مدیران و مسئولان از ماوقع آن‌چه بر صحنه‌های تئاتر می‌گذرد ابراز نارضایتی می‌کنند

وی ادامه داد: در حوزه محتوا؛ ساختار و مضامین جشنواره به‌نظر می رسد آنچه مورد تأیید همه دوستان است آن است که در این چهل سال برگزاری جشنواره‌ها در جریان تئاتر در کشور کسی رضایت کامل نداشته و ندارد. تقریباً می‌توان گفت تماشاگر، تولیدکننده، مدیران و مسئولان از ماوقع آن‌چه بر صحنه‌های تئاتر می‌گذرد ابراز نارضایتی می‌کنند. فارغ از موارد استثنائی که همیشه می‌تواند حادث شود اما به جریان تبدیل نمی‌شود. هنوز اتفاقی را شاهد نبودیم که بخشی از بدنه تئاتر را راضی و متقاعد کند که ابراز رضایت کنند. ما این ابراز رضایت را از یک نفر نمی‌بینیم حتی اگر کسی واقعاً راضی هم باشد رویش نمی‌شود بگوید که واقعاً راضی هستم!!

ظرفیت پیشرفت هنر را در مدیریت دولت سیزدهم اعتمادساز می‌بینم

رضایت از تئاتر فجر بیشتر جنبه ظاهری دارد و در بطن رویکرد معکوس است

این مدرس دانشگاه با اشاره به آنکه این‌قدر در هم ریختگی در فضای تئاتر وجود دارد و این‌قدر حجم نارضایتی زیاد است که اگر کسی بگوید راضی است متهم می‌شود، خاطرنشان کرد: بنابراین همگی از ابراز رضایت صرف‌نظر می‌کنند. لذا آن چیزی که شاهدیم نارضایتی از طرف همه عناصر دست‌اندرکار تئاتر از جمله تماشاگران است.

وی افزود: جشنواره از طرف عموم دست‌اندرکاران دچار همین معضل نارضایتی است. گاهی نارضایتی از طرف کسانی اوج می‌گیرد که به عنوان مثال در جشنواره شرکت کرده‌اند و حق خود را گرفتن جایز می‌دانستند و نگرفته‌اند. گاه از این لحاظ اعتراضی نیست اما در مجموع رضایت‌مندی چندانی حاصل نمی‌شود. اما این توقع همچنان هست که جشنواره می‌بایست به‌عنوان یک اتفاق در کشور که حاصل مجموعه داشته‌های تئاتر ایران است بروز و ظهور پیدا کند. اما این مهم به دلیل همان درهم‌ریختگی که اشاره کردم است تحقق پیدا نمی‌کند.

بر این اساس جشنواره‌ها به سبب اغتشاش ساختاری، موضوعی، محتوایی و هنری به گونه ای است که هیچ‌کس راضی نیست و حاصل چندانی هم نداشته است. یعنی اگر جشنواره تئاتر فجر نبود تصور شخص من این است که جریان تئاتر هم‌چنان‌که تابه‌حال بوده، به روند خود ادامه می داد.

این عضو شورای سیاستگذاری چهل و یکمین جشنواره تئاتر فجر تصریح کرد: البته در این حوزه جشنواره فجر را اشاره می‌کنم و شاید جشنواره‌های موضوعی دیگری باشد که باعث شده اند افرادی از طریق آن جشنواره ها وارد حرفه تئاتر شوند. این مساله به شکل اتفاق و موردی در بعضی مواقع رخ داده است اما در جشنواره فجر کم‌تر شاهد این اتفاق بودیم.

ظرفیت پیشرفت هنر را در مدیریت دولت سیزدهم اعتمادساز می‌بینم

عزم دولتمردان در عبور از بی سامانی تئاتر را جدی می‌بینم

قاعدتاً ظرفیت این را در مدیریت فعلی می‌بینم که قصد پیشرفت و شکل‌گیری سازمان‌یافته نه به‌صورت تحمیلی بلکه تاکید می کنم سازمان‌یافته را مد نظر دارند

وی با تاکید بر آنکه وقتی پذیرفتم و به عنوان عضو شورای سیاستگذاری وارد این جمع محترم شدم مفهومش آن است که تفکر این مدیریت را می‌پسندم و جدی می‌گیرم یادآور شد: توقع من نه کم و نه محدود است؛ به‌نحوی که بگوییم صرفاً نوعی خاص از نمایش اگر قرار است در ایران رایج شود به سراغ آن می روم و از آن حمایت می کنم. قاعدتاً ظرفیت این را در مدیریت فعلی می‌بینم که قصد پیشرفت و شکل‌گیری سازمان‌یافته نه به‌صورت تحمیلی بلکه تاکید می کنم سازمان‌یافته را مد نظر دارند. ضرورت ایجاب می کند هر سازمانی که رشد هدفمند مورد نظرش را در ذهن و ایده های خود دارد و از آن حمایت می‌کند باید اهداف و روش‌هایش با یکدیگر تناسب داشته باشد تا به سرمنزل مقصود حرکت کند.

وقتی هدف روشن باشد انسان امیدوار است که تئاتر سامانی پیدا می کند و از این بی‌سامانی که همه ناراضی هستند نجات پیدا کند.

این نویسنده و پژوهشگر عرصه هنرهای نمایشی خاطرنشان کرد: قاعدتاً تحقق هر هدفی مستلزم رعایت جنبه‌های مختلف مربوط به آن هدف است. یعنی به همان میزان که پرداختن صرف به مسائل مادی، دردی را دوا نمی‌کند به همان میزان پرداختن صرف به مسائل محتوایی نیز ما را به مقصود نمی‌رساند. بنابراین همه این عناصر باید دست‌به‌دست یکدیگر دهند.

تجربه ام به من می‌گوید گروه مدیریت جدید خواهان اصلاح ابعاد گوناگونی از تئاتر براساس اهداف موردنظر است و آن اهداف نیز قاعدتاً در پی تئاتر ملی است. ما هنوز بر سر یک تئاتر ملی به این توافق نرسیدیم که تئاتر ملی چیست؟ هر کسی روی صحنه کاری را اجرا می‌کند می‌گوید این اثر کل ملت ایران و تاریخ ایران را نمایندگی می‌کند. این یک ادعاست و همه می‌توانند این کار را بکنند.

ظرفیت پیشرفت هنر را در مدیریت دولت سیزدهم اعتمادساز می‌بینم

فرهنگ ایران فرهنگی است که بنیان‌هایش مشخص است

فناییان با بیان آنکه تئاتر ملی نیز ویژگی‌هایی دارد تصریح کرد: تئاتر ملی در جغرافیای فرهنگ یک کشور و یک مردم می‌تواند ظهور و بروز پیدا کند. جغرافیای فرهنگی نه سیاسی نه جناحی و نه مقطعی کشور ایران در طول قرون شناخته شده‌است. جغرافیای فرهنگی ایران نزد کسانی که پژوهش می‌کنند شناخته‌شده است. قابلیت شناخت و قابلیت انتقال از فردی به افراد دیگر، از فردی به فرد دیگر یا افرادی به افراد دیگر را دارد. یعنی یک فرهنگ بی‌بنیان نیست فرهنگ ایران فرهنگی است که بنیان‌هایش مشخص است. بر مدار این فرهنگ هنر می تواند شکل و سامان بگیرد چرا که بستر فرهنگ ایران آماده است و این کار سختی نیست.

وی یادآور شد: ما ادیبان، فلاسفه و عارفان بزرگی داریم. همین الان نیز از چنین افرادی بهره مند هستیم. اما در طول سال‌ها این فرهنگ‌ها انگار نشانه‌هایش مفقود شده‌است. اغتشاشی در خصوص شناخت فرهنگ ایران‌زمین به‌وجودآمده است و هر کس بدون مطالعات لازم در خصوص این فرهنگ اظهارنظری می‌کند. به ویژه در قالب هنر همه خود را آزاد می‌دانند که هر چه می‌خواهد دل تنگش بگوید. اما حداقل به این توجه نکرده‌ایم هرچه می‌خواهد «دل تنگشان» بگویند.

این به معنای آنکه «هر چه می‌خواهد دلت بگو نیست!» دل باید اول تنگ باشد و نسبت‌به چیزی دل‌تنگی وجود داشته باشد. دغدغه‌مندی می تواند اجتماعی باشد؛ دغدغه‌مندی می تواند دینی و مذهبی باشد؛ دغدغه‌مندی می تواند خانوادگی باشد و می‌تواند دغدغه‌مندی عشق باشد. عشق به مفهوم واقعی و حقیقی آن نه عشق‌بازی های کودکانه امروز! عشق به مفهومی که شعرا و عرفای ما از آن صحبت کرده‌اند.

درواقع این دغدغه‌مندی ها وقتی وجود داشته باشد فرهنگ ما بر پایه این دغدغه‌ها حرف‌های فراوانی برای گفتن دارد. فرهنگ جغرافیای ایران؛ فرهنگ مستدل؛ قابل‌اثبات؛ قابل انتقال و قابل پذیرش برای فرهنگ‌های دیگر است. برای آن‌که پشتوانه بسیار عقلانی و استدلالی دارد.

فناییان در پایان گفت: بر پایه چنین فرهنگی اگر تئاتر و سایر هنرها شکل خود را پیدا کند ما هنر والایی خواهیم داشت و هنری خواهیم داشت که بر اساس فلسفه وحدت درعین کثرت و کثرت در عین وحدت ضمن وجود تم واحد می‌تواند موضوعات بسیار متکثر را در عالم هنر جستجو کند.و هنرمندان هر یک به ذوق و شناخت و دریافت خودشان از آن تم واحد آثار تازه‌ای خلق کنند. این فرهنگ ایرانی یعنی فرهنگ وحدت درعین کثرت و کثرت در عین وحدت مارا مجاب می‌کند که هم تماتیک و هم بسیار متنوع کار کنیم.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.