چرا رضا پهلوی نمی تواند در ایران اجماع بگیرد؟

پس از مرگ غم بار دختر بیگناه مهسا امینی در جریان طرح امنیت اخلاقی و حجاب موج عظیمی از اعتراضات به سمت این اتفاق حرکت کرد و دل همه ایرانیان به درد آمد .

در خلال این اعتراضات نیز جریان هایی که همیشه مترصد دریافت سیگنال هایی برای افزایش تنش داخلی در ایران بوده اند و چیزی جز منافع خود را درنظر نمی گیرند نیز بر این موج خشم منطقی مردم سوار شدند و اتفاقاتی را رقم زدند که امروز به معضل جدی در سیاست و حکمرانی در جمهوری اسلامی بدل شده است.

سیدحمید مجتبائی – زاگرس آنلاین

اعتراض به حق مردم در باره نحوه برخورد با اقشار جامعه از یک سو و مشکلات عمیق اقتصادی و مشکلات شدید معیشتی بخش عظیمی از ملت ایران که ریشه در بی تدبیری و خطاهای مدیران دارد و به نظر نگارنده چیزی جز بی مسئولیتی مسئولان نسبت به خون شهیدان و قدرناشناسی آنان نسبت به این مردم نجیب که همواره پشتیبان نظام و انقلاب ۵۷ بود اند ، نیست.

همه اینها زمینه را برای بروز آدم های ضعیفی مانند رضا پهلوی در عرصه سیاسی و رسانه فراهم کرد .

علی رغم اینکه رضا پهلوی هیچ جایگاه مقایسه ای با خیلی از مدیران رده ۲ و سه همین نظام فعلی ندارد و بسیار به لحاظ اندیشه و اعتقاد در جایگاه پایین تری قرار می گیرد ، اما این نکته قابل تامل است که رضا پهلوی بدون رسانه و دوربین و بلندگو های چندصد میلیاردی ، فاقد اندیشه و فاقد وجاهت رهبری حتی در بین اطرافیان خودش هست .

گروه های مختلفی در ۶ ماه گذشته مورد نظر رضا پهلوی بود تا بتواند جایگاه سیاسی خود را بسازد اما نگاهی کوتاه به آنها می تواند این پیام را به ما بدهد که این فرد فارغ از پیشینه پدر و پدر بزرگش ، خودش در حد جلب نظر عمومی برای تشکیل هیچ سازمانی نیست .

بهایی ها و رضا پهلوی

یکی از گروه هایی که به رضا پهلوی اقبال نشان دادند و سعی داشتند و دارند در اتوبوس او سوار شوند بهایی ها بودند . یادمان نرود بهایی ها ( شامل بابی ها و بهایی ها ) فارغ از تبلیغات و مظلوم نمایی هایی که درباره خودشان می سازند در زمان مشروطه هم تره ای برای مشروطه خواهان یا روحانیت آن زمان خرج نمی کردند و از توبره و آخور با هم می خوردند تا بتوانند در قدرت سیاسی نفوذ کنند و جایی داشته باشند تا بتوانند دشمنان داخلی خود را ( همچون بهایی ازلی ها و بابی ها ) تکه پاره کنند . اینها یه قران هم برای رضا پهلوی ارزش قائل نخواهند بود و به زودی خواهید دید که شبکه رسمی آنها تلویزیون منوتو که مدت هاست دارد در بوق رضا پهلوی می دمد ، به زودی صندلی را از زیر پای این فرد خواهد کشید . دشمنی و تنش داخلی بهایی ها و ازلی ها و بابی ها خیلی بزرگتر از افرادی مثل رضا پهلوی است .

 

اصلاح طلبان داخل و رضا پهلوی

 

یکی از گروه هایی که جدیدا به سمت رضا پهلوی شانه عوض کرده ، اصلاح طلبان هستند . . شانه عضو کرده اند چون خوابند و به حال دراز کش از این شانه به آن شانه می چرخند که زخم نشوند . اما از بوی تعفن رفتارشان و بلایی که سر اعتماد ملی آورده اند خبر ندارند ؟

بیانه جناب مهندس میرحسین موسوی و جناب آقای خاتمی را می توان همصدایی و یک دلی اصلاح طلبان و جریان رضا پهلوی فرض کرد و به نظر می رسد که رضا پهلوی سعی دارد با جلب نظر اصلاح طلبان در داخل و ایجاد شعبه دو در تهران ، قدرت را به دست بگیرد . این فرزند نادان پهلوی ها نمی داند که مردم سالهاست که فرش را از زیر پای اصلاح طلب جماعت کشیده اند ؟؟

در جریان اصلاح طلب فقط همان دو فرد مذکور از دایره رضالت خارج مانده اند و الا اصلاح طلبی که یک روز زیر پتوی سپاه گرم میگیرد که پست و مقامی به دست آورد و روزی دیگر با رضا پهلوی راندوو می گذارد که جایی بین مردم ندارد .

فقط این سوال پیش می آید که رضا پهلوی اینقدر کند ذهن است که مردم بیش از ۱۰ سال است که شعار داده اند : ” اصلاح طلب اصولگرا – دیگه تمومه ماجرا ” باز هم دنبال کبریت سوخته برای روشن کردن تنور بدبختی خود می گردد.

 

فرشگرد ها ، سلطنت طلب ها و دیگر اپوزیسیون های ضعیف اطراف رضا پهلوی

سایر افرادی که به دلایل مختلف دور رضا پهلوی حلقه زده اند و به نظر نگارنده به دو دسته تقسیم می شوند .

یا اگاه هستند و بسیار فرصت طلب که از فضای سیاسی برای خود کلاهی ببافند ، که نوش جانشان و به آنها خرده ای نیست و اگر کنار راه خری آزاد و اماده بار کشیدن باشد و بار رویش نگذاری و از خر کولی نگیری ، در عقل آدم باید شک کرد . پس دمشان گرم و ما بر آنها خرده ای نمی گیریم و بر ما زیانی ندارند .

یا نا آگاه هستند ولی دغدغه ای دارند که آن دغدغه شان به حق است و من روی سخنم با آنان است . این دسته خودشان نیز می دانند که پاسخ سوال های شان در جیب رضا پهلوی که هیچ ، ۱۰۰ بار گنده تر از این پهلوی زاده جای نمی گیرد . ولی این گروه به دنبال خواسته هایشان هستند و به محض دریافت سیگنالی که نشان دهد به واقع ، رافع و نافع زندگی شان خواهد بود ، با درایت و منطقی که دارند ، یک ساعت هم کنار رضا پهلوی نخواهند ماند و به سمت آن جریان سوم حرکت خواهند کرد .

 

فرهیختگان ، اقوام و دگر اندیشان و رضا پهلوی

بخش عظیمی از حرکت های اعتراضی ایرانیان خارج از کشور توسط افراد فرهیخته ، گروه بزرگی از ایرانیان تحصیل کرده و جمعیت بزرگی از دگر اندیشان و اقوام ایرانی شکل داده اند که انکار آنان هیچ کمکی به حل معضل نمی کند .

مگر میشود خواسته های افراد فهیم و دنیا دیده ای که برای آزادی ایران و برای سربلندی ایران فریاد می زنند نادیده گرفت ؟ هرگز .

مگر می شود خطا هایی که منجر به زیان و تظلم برخی از ایرانیان شده را نادیده گرفت ؟ هیچ گاه نمی توان خواسته های مردم را نادیده گرفت و همین موج اعتراضات و نارضایتی ایرانیان خارج از کشور نیز در اغلب موارد دارای مبانی عدالتخواهی و اعتراض به عملکرد ها و رفتار های مسئولین در داخل است .

فارغ از اینکه در چارچوب نظام جمهوری اسلامی ، این صدا ها به رسمیت شناخته می شود یا نه ؟ این اعتراضات مورد پسند حکومت جمهوری اسلامی هست یا نه ؟ فارغ از همه سوالاتی که ممکن است حول این مسئله مهم شکل بگیرد و نگارنده قصد ورود به آنها را ندارد ، اما!!!

این گروه از جامعه ایرانیان تا زمانی حول رضا پهلوی گردیدند که دهانش را باز نکرده بود !!!! افرادی همچون علی کریمی ، گلشیفته فراهانی اینها تا زمانی که رضا پهلوی دهانش را باز نکرده بود و مواضعش را مطرح نکرده بود ، بر اساس اندیشه خودشان و مطالبات خودشان در یک اجماع قرار گرفتند .

به محض اینکه با رضا پهلوی مواجه شدند به نظر نگارنده شاید ظرف بزرگی از آب یخ بر سر و هیکل شان فرو ریخت که “این دیگر چه بود ؟؟!!”

افراد شاخصی همچون حامد اسماعیلیون و خانم نازنین بنیادی بعد از مواجه علنی و روی صحنه با رضا پهلوی فهمیدند که این همان کسی نیست که بتوان روی شانه هایش ، مسئولیت یک اردوی دانشجویی را نهاد ، چه برسد به اجماع ملی بر سر آینده ایران!!!

این افراد شاخص اگر خودشان به شخصه و با دغدغه های خودشان می آمدند و عرض اندام می کردند قطعا اقبال گسترده تری داشتند تا امروز که با وصل شدن به رضا پهلوی به مهره سوخته ای تبدیل شدند که دیگر جای بازگشت و احیا ندارند .

امروز فرهیختگان ، اقوام و دگراندیشان دیگر تره هم برای مهره سوخته پهلوی ها خرد نمی کنند .

 

گروهک مجاهدین و رضا پهلوی

گروهک مجاهدین به خون رضا پهلوی تشنه اند . یک کلام

گروهک مجاهدین در ایران منفور هستند و دلایل محکمی برای این نفرت وجود دارد . کسانی که به خاک سرزمین ایران حمله کردند و با دشمن ایران همدست شدند با هیچ غسل و تهارتی پاک نخواهند شد . و صرفا پول های سعودی و سرویس های امنیتی جهان بویژه فرانسه آنها را بصورت نباتی زنده نگه داشته . همینها هم با رضا پهلوی و کل خاندانش دشمنی سخت و خونین دارند .

 

جمع بندی :

همانگونه که ملاحظه می کنید رضا پهلوی که مدعی است می خواهد اتوبوس تغییر را راهبری کند در واقع اینگونه است که همچون کودکی در کالسکه مادرش با پول ملت ایران ، در دست جغجغه پرهیاهوی رسانه دارد و این عالم را میدان بازی بچه گانه خودش فرض کرده و فکر می کند دنیا برای بازی است. کسی که بدون اجازه مادرش آب هم نمی خورد و هنوز پول تو جیبی اش از مادرش ( البته انهم از کجا ؟؟!!) دارد .

و جای سوال بزرگتر و از عجایب دنیای سیاست اینکه ، افراد شناخته شده ای مانند میر حسین موسوی که بزرگ مردانی مانند امام راحل را از نزدیک دیده اند . سیدمحمدخاتمی که امام را دیده است و با مشی عرفانی و سلوک آن بزرگ مرد زیسته اند . چطور به صدای جغجغه یک بچه نادان با او همصدا و همفکر شدند ؟ یا للعجب!!!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.