پرت و پلای انتخاباتی(۳)

بهنام عکاشه؛

اسدخان، منصورخان، حاج بهرام، سیدقدرت، حاج غلام، سیدناصر.

این خلاصه ای از زعمای تاریخ تقریبا یکصدساله باشت بوده است. این دوره تاجگردون برای بار سوم نامزد صدارت بر باشت است ولی این بار نیز مانند اکثر دوره های پیشین یک باوی رقیب اوست. ساسان دلاویز که در آخرین ثانیه ها توانست امضای شورای نگهبان را گرفته و وارد انتخابات گردد رقیب اصلی تاجگردون است. اگرچه علی محمد آقائی و ریحان محمدپور نیز توانسته اند بخشی از آرا را به خود جلب نمایند ولی بعید است به این زودی ها بتوانند به حوزه رقابت اصلی وارد شوند.

ساسان دلاویز با حضور دیرهنگام امیدی به نمایش آنچنانی نداشت اما فرصت کم را غنیمت شمرده و وارد بازی بزرگان شد. او با استارت طوفانی اما انتقاد برانگیزش نشان داد رقیبی عادی نیست که از اول تسلیم تاجگردون شود.

تاجگردون اما رای خود را پیش از ساسان جذب و لشکرش را ساماندهی کرده بود. به همین خاطر حضور اولیه و قدرتمند دلاویز توانست نگاهها را به سوی خود جلب نماید. او بخش قابل توجهی از آرای منفی تاجگردون را به سبد خود بازگرداند. سیدقدرت و جعفری به کمپین او پیوستند. مخالفین شان این دو را متهم به معامله گری کرده و شایعاتی در محافل زمزمه شد ولی سیدقدرت در لفافه و جعفری علنا این اتهام را رد کردند.

اما آنچه در مراسم تشییع فرزند جناب ملامنصور کمائی گذشت بویژه مواضع حرف و حدیث دار یکی از نهادهائی که قاعدتا بایستی بیطرف باشند شائبه وجود دست های پس پرده را تقویت نمود و پس از آن سخنرانی دلاویز در ورودی کمی نگاه ها را به سوی خود جلب کرد.

همه منتظر واکنش تاجگردون و کمپینش به واقعه دوشنبه باشت بودند.

تاجگردون یک روز پر استرس را پشت سر گذاشت و نگران عدم استقبال باشتی ها از خود بود اما با شروع مراسم و هنگامی که جایگاه به عقب برده و بر صندلی ها افزوده گشت یاران تاجگردون به یکدیگر و احتمالا خود او ادباش گفتند و این آغازی شد بر مراسمی که لااقل نظیرش را در باشت ندیده ام.

حسی که یاران تاجگردون در این سه شنبه ۸ اسفند داشتند من در بهمن ۱۳۷۸ یعنی سخنرانی حاج بهرام داشتم.

نمی توانم مقایسه انجام دهم چون سخنرانی دلاویز را ندیده ام ولی تعداد حاضرین درسخنرانی باشت تاجگردون احتمالا برای او کار را تمام کرد. به احمد تقوی گفتم اگر جای تاجگردون بودم جمعت را به خیابان های باشت می فرستادم احمد نظری مخالف داشت ولی ده دقیقه بعد مجری جمعیت را به پیاده روی تا ستاد تشویق کرد و همین ازدحام جمعیت تاثیر زیادی در شور باوی های هوادار تاجگردون داشت.

این اهمیت باشت را می رساند که تمام قوای تبلیغاتی دو طرف سرگرم پروژه ای رسانه ای شد و تاجگردون که دوشنبه مغموم به نظر می رسیدند سه شنبه نفس شان گرم شد.

باشت از آنجا مهم ترین کلونی انتخاباتی است که بیش از نیمی از رای دهندگان این حوزه را در خود جای می دهد و تقرببا هر چه در مشت باشت می گذرد باید در خروار گچساران ضربدر ۲ تا ۲.۵ شود و رقمی معادل ۵۰ تا ۵۵ هزار رای را به دست می آوریم.

همین بود که هوادران تاجگردون که تعداد خود را ۲ تا ۳ برابر جمعیت دلاویز می دانستند خود را به چهارشنبه رساندند تا پیوستن هومان قشقائی و زیلایی را جشن بگیرند.

بازی باشت در نیمه مربیان رقم خورده و حالا به روز واقعه رسیده ایم و باز نگرانی های تکراری و به نظر بی مورد طرفین از پول پاشی و خرید و فروش رای و گسیل رای دهنده از شهرهای اطراف.

خرید و فروش آرا بیش از آنچه واقعی به نظر برسد می تواند حربه ای برای درآمدزائی برخی لیدرها دانست. گرچه بخشی از آرا خرید و فروش می شود ولی ظرفیت کمی از کل آرا را به خود اختصاص می دهد. به هر حال این موضوع وقتی اهمیت پیدا می کند که رقابت شانه به شانه باشد.

به نظر می رسد تحرکات نهادهای امنیتی با رسیدن به لحظات آخر بیشتر شده و سعی در پایان دادن یا تلطیف اذهان می تواند آرامش روانی را به جامعه تزریق نماید.

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.