پاپاراتزی برنده شعار زن زندگی آزادی

سیدحمید مجتبائی – زاگرس آنلاین

یکی از مهم ترین فعالان اتفاقات اخیر ایران در جریان زن زندگی آزادی دوربین به دست هایی بودند که از وقایع مختلف روزهای درگیری در ایران فیلم و عکس و مدیا تهیه کردند و به شبکه های ماهواره ای و رسانه ها رساندند.

اینها پاپاراتزی های جنبش زن زندگی آزادی بودند.

پاپاراتْزی (به ایتالیایی: Paparazzi) به عکاسانی گفته می‌شود که کارشان تهیهٔ عکس‌های جنجالی از چهره‌های سرشناس به‌ویژه هنرمندان و ورزشکاران و نیز خانواده و نزدیکان آنان و فروش این تصاویر به مجلات مختلف است.

معمولاً پاپاراتزی‌ها عکس‌های موردنظر خود را در مکان‌های عمومی می‌ گیرند. برای این منظور، با به‌دست‌آوردن سرنخ‌هایی از برنامه‌های عمومی یا خصوصیِ یک چهرهٔ سرشناس، این عکاسان در مکان و زمان موردنظر حاضر می‌شوند و عکس‌های عامه‌پسندی از این شخصیت‌های محبوب تهیه می‌کنند.

در جنبش زن زندگی آزادی یکی از گروه افرادی که نقش ویژه ای در رسانه ای کردن اتفاقات و زد و خورد های شهری بر عهده داشتند ، پاپاراتزی ها یا همان دوربین به دست هایی بودند که هرگز در درگیری ها بطور مستقیم شرکت نداشتند ولی از لحظه های خاص و عموما تلخ برخورد بین افراد و درگیری ها عکس و فیلم تهیه می کردند .

تعداد این افراد کم هم نیست و طبق بررسی هایی که در ماه های اخیر انجام گرفته است ، حجم عظیمی از اطلاعات بصورت فیلم و عکس و گزارش و محصول رسانه ای از طریق همین پاپاراتزی های دوربین به دست از خیابان های ایران به سمت رسانه های خارجی منتقل شده است .

شاید به جرات بتوان گفت که اگر رسانه های خارجی بخواهند این حجم از محتوای رسانه ای را خودشان تولید کنند چیزی حدود ۳۰۰ تا ۵۰۰ هزار دلار برایشان هزینه داشت یعنی هر پاپاراتزی برای هر ویدئو حدود ۱۵۰ تا ۲۵۰ دلار عایدی می تواند داشته باشد .

اما قطعا می دانیم که همه این دوربین به دست ها آنقدر هوش اقتصادی برای تبدیل این ویدئو ها به پول را نداشته اند و بطور رایگان ، تامین کننده و اسپانسر غول های سرمایه داری رسانه ای در خارج کشور شده اند .

کاری که دنیای سرمایه داری با تک تک ما هر روز انجام می دهد .

لایک و کامنت هایی که در شبکه های اجتماعی چه داخلی چه خارجی  از ما میگیرند و به دلار تبدیل می کنند و تک تک ما در بزرگ تر و قوی تر شدن آنها نقش داریم .

بعد خود همان رسانه ها عطر و ادکلن زده و شیک به تماشای ما می نشینند و لبخند رضایتی هم بر لب دارند .

رضایتی نه سر موافقت با اندیشه و یا هدف افراد ، بلکه از درآمد های سرشاری که از نا اگاهی مردم و توجه بی حد و بی دلیلی به شبکه های اجتماعی چه داخلی و خارجی نصیبشان می شود .

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.